ماه رجب از نگاه آیت الله میرزا جواد آقا تبریزی صاحب کتاب المراقبات
شرافت رجب
اين ماه ماه بسيار شريفى است به اين جهت كه :
1- از ماههاى حرام مى باشد.
2- از اوقات دعا مى باشد و حتى در زمان جاهليت به اين مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر اين ماه بوده تا در آن دعا كنند.
3- اين ماه ، ماه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) مى باشد؛ همانطور كه در بعضى از روايات آمده است چنانچه شعبان ، ماه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و رمضان ماه خداى تعالى مى باشد.
4- شب اول آن يكى از چهار شبى است كه تاءكيد به زنده نگهداشتن آن به عبادت شده است .
5- درباره روز نيمه آن آمده است كه محبوبترين روزها نزد خداوند بوده و زمان انجام عمل ((استفتاح )) است كه بطور مفصل خواهد آمد.
6- روز بيست و هفتم اين ماه ، مبعث پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى باشد.
روزى كه زمان ظهور رحمت خداوند است . چيزى كه از اول خلقت تا كنون مانند آن ديده نشده است .
اين گوشه اى از فضايل اين ماه بود و ما توان فهم تمام فضايل اين ماه شريف را نداريم .
نداى ملك داعى و جواب آن
يكى از مراقبتهاى مهم در اين ماه به ياد داشتن حديث ((مَلَك داعى )) مى باشد كه از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده است . پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((خداى متعال در آسمان هفتم فرشته اى را قرار داده است كه ((داعى )) گفته مى شود. هنگامى كه ماه رجب آمد، اين فرشته در هر شب اين ماه تا صبح مى گويد: خوشا بحال تسبيح كنندگان خدا، خوشا بحال فرمانبرداران خدا. خداى متعال مى فرمايد: همنشين كسى هستم كه با من همنشينى كند، فرمانبردار كسى هستم كه فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشايش هستم . ماه ماه من بنده بنده من و رحمت رحمت من است . هر كسى در اين ماه من را بخواند او را اجابت مى كنم و هركس از من بخواهد به او مى دهم و هركس از من هدايت بخواهد او را هدايت مى كنم . اين ماه را رشته اى بين خود و بندگانم قرار دادم كه هركس آن را بگيرد به من مى رسد.((
افسوس از كوتاهى ما در طاعت خدا! كجايند شكرگزاران ! كجايند تلاشگران ! آيا عاقلان توان فهم حق اين نداى آسمانى را دارند! چرا جوابى نمى شنوم ! كجايند عارفانى كه مى دانند كسى توان شكر اين نعمت را ندارد! كجايند كسانى كه اقرار به كوتاهى و عجز دارند كه در جواب اين منادى آسمانى بگويند: اجابت كرده و ياريت مى كنيم درود و سلام بر تو اى منادى خداى زيبا و جليل ، شاه شاهان ، مهربانترين مهربانان ، خداى بردبار و كريم ، رفيق دلسوز، صاحب عفو بزرگ ، تبديل كننده بديهاى انسان به خوبيها، اينان بندگانى گناهكار و طغيانگر، پست و اسير شهوتها و غفلتها مى باشند! اى فرستاده بزرگ خدا مردگان بظاهر زنده را صدا مى كنى كسانى كه قلبهايشان مرده و عقلهايشان جدا و روحهايشان فاسده شده ! چرا مردگان را صدا مى زنى ! كسانى كه صداى تو سودى به آنان نمى رساند مگر اينكه با نداى تو قلبها زنده شده ، عقلها بازگشته و روحها بيدار شود و درباره ارزش و بهاى گران اين نداى آسمانى و بزرگى پروردگار و پستى نفس و سختى آزمايش و بدى حال خود بينديشند. آنان شايسته راندن و دور نمودن و لعنت و عذاب هستند؛ ولى وسعت رحمت پروردگار باعث اين دعوت بزرگ شده است ، آن هم با اين زبان و بيان لطيفى كه بالاتر از تصور انسان و خواسته و آرزوى او است . اكنون با واسطه قرار دادن اين نداى آسمانى و لطف بزرگ از خدا مى خواهيم ما را موفق به اجابت اين دعوت و كرامت بزرگ بدارد.
اى وعده دهنده سعادت ! با خوش آمدگوئى و كمال ميل و جانفشانى نداى تو را اجابت مى كنيم زيرا ما را به تسبيح كردن مالك كريم خود توجه دادى و ما را ترغيب به اطاعت از مولاى مهربان خود كردى و ما را به كرامت پروردگار رساندى . اى منادى ! زبان حال افراد پست پاسخت مى دهند كه ما را بهره مند ساخته و بزرگ داشتى و دعوت به بزرگترين سعادتها نمودى . پستى و فساد و كوچكى ما كجا و تسبيح و تمجيد خدايمان كجا! خاك كجا و خداى خدايان كجا! آلوده به پليديها كجا و مجلس پاكان كجا! و اسير در زنجير كجا و منزل آزادگان كجا؟ ولى لطف پروردگار باعث شده تا به ما اجازه تسبيح خود را بدهد. و حكمت او ما را مشرف به اين تكليف كرده است . چه رسوايى بزرگى اگر بعد از اين بخشش بزرگ در تسبيح او كوتاهى و در فرمانبردارى او سستى كنيم ! چه آقاى كريمى و چه بنده هاى پستى ، چه خداى بردبار و چه بندگان كم عقلى !
با گوش دل شنيديم آنچه را از پروردگار به ما رساندى كه ((من همنشين كسى هستم كه با من همنشينى كند)) در حالى كه بزرگى اين ابلاغ هر زبانى را در عالم امكان و در تكليف جواب آن ، لال كرده و عاقلان از زيبايى اين كرامت متحير شدند. اگر هر كدام از مشرف شدگان به اين خطاب داراى بدن تمام جهانيان و روحهاى تمام صاحبان روح بودند و تمام آن را در جواب و براى بزرگداشت اين خطاب فدا مى كردند، چيزى از حقوق آنرا ادا نكرده و شكر حتى جزيى از آن را نمى توانستند بجا آورند.
يكاره پست از اجابت اين دعوت غفلت مى كند و در استفاده از اين منزلت و مقام بزرگ كوتاهى مى كند و به اين هم بسنده ننموده و بجاى تمجيد و تسبيح خدا، كسى را تمجيد مى كند كه تمجيدش مستوجب آتش بوده ، و به جاى همراهى با فرشته هاى نزديك خدا و پيامبران ، در مجلسى كه پروردگار جهانيان حضور دارد، به قرين شدن با جن ها و شيطان ها در ميان طبقات جهنم راضى مى شود.
عجيب تر از اين ديده اى ! ديده اى كه خالق مخلوق را براى همنشين خود بخواند ولى مخلوق اجابت نكند و در حالى كه آقا مناجات بنده و انس او را دوست دارد، بنده از قبول عنايت او خوددارى كند! پس با تاءسف و اعتراف به غفلتهاى خود و با ناچارى جواب مى گوييم : بله ، اى پروردگار و آقا و اى مالك و مولا! اگر توفيق تو نصيب ما شده و در اين دعوت عنايت تو شامل حال ما شود و با اين دعوت ما را به كرامت برسانى – چنانچه از كرم تو جز اين انتظار نمى رود و از كمال و بخشش تو جز اين انتظارى نيست – چه سعادت بزرگى كه در اين صورت به بالاتر از آرزوى خود مى رسيم . ولى واى بر ما اگر جز اين باشد! در اين حالت چه كنيم با اين تيره روزى و مجازات دورى از رحمت حق ! پس مى گوييم : و هيچ خدايى جز تو نيست . تو را تسبيح و تمجيد مى كنيم . ماييم ستمگران . خدايا به خود ستم كرديم و اگر ما را نبخشى و به ما رحم نكنى از زيانكاران خواهيم بود. بلكه بناچارى بيشتر جسارت كرده ، ذلت و پستى خود را آشكار نموده ، با قسمهاى بزرگى نيز آنرا تاءكيد كرده و عرض مى كنيم : قسم به عزت و جلالت اى پروردگار ما! حتما از دستورات تو سرپيچى ، خود را هلاك كرده و بر تو مى شوريم و فاسد مى شويم ، اگر با توفيق خود ما را نگهدارى نكنى و با عنايت خود بر ما خوبى نكنى . زيرا توان و نيرويى نيست مگر با يارى تو.
پس از اين با توفيق تو بيشتر گفته و با يارى تو در خواستن خود پافشارى مى كنيم و به جناب قدس تو كه نه ، بلكه به حضرت رحمت و لطفت بخاطر جلب عطوفت آقاى خود و نازل شدن رحمت پروردگار خود عرضه مى داريم : اى كريمترين كريمان ! و اى بخشنده ترين بخشندگان ! اى كسى كه خود را لطف ناميده است ! اى منادى ما را در اين ماه بزرگ به كرم تو دعوت و به لطف و رحمتت اشاره و بزرگوارى و بزرگداشت تو را براى ما گفت (ماه ماه من است و بنده بنده من و رحمت رحمت من ) بنابراين با اين دعوت ما ميهمانان دعوت شده تو و درماندگان درگاهت گرديديم .
و تو كسى هستى كه دوست ندارى ميهماندار از ميهمان خود پذيرايى نكند؛ گر چه ميهمان بر اثر عدم پذيرايى از بين نرود و ميهماندار از كسانى باشد كه پذيرايى دارايى او را كم كند. و اگر از ما پذيرايى نكنى ، در پناه تو گرسنه مانده و از بين مى رويم در حالى كه پذيرايى و احسان دارائيت را بيشتر مى كند. اى كسى كه نيكوكارى چيزى از او كم نكرده و محروم نمودن چيزى به او اضافه نمى كند! ما را بخاطر بديمان مجازات مكن . كسى هستى كه بهاى بيشترى به من دادى و به كسانى كه مهمان نبوده ولى مضطر باشند، وعده اجابت دادى و در كتابت وعده برطرف كردن گرفتارى آنان را دادى و اكنون اى پروردگار! ما محتاج بخشايش تو و نجات از مجازات دردناكت مى باشيم و هيچ نياز و اضطرارى بالاتر از اين اضطرار نيست . پس كجاست اجابت و برطرف كردن گرفتارى ! اى بخشاينده ! دست ما را بگير و از ورطه هلاك شدگان و سقوط زيانكاران نجات ده . و چنانچه ماه ، ماه تو، بنده ، بنده تو و رحمت رحمت تو است ، دست زدن و گرفتن طناب نجات تو نيز تنها با توفيقى از جانب تو ميسر است . زيرا تمام خيرها از تو بوده و در غير تو يافت نمى شود. از كجا به خير برسيم در حالى كه خيرى يافت نمى شود مگر از ناحيه تو و چگونه نجات پيدا كنيم در حالى كه كسى نمى تواند نجات يابد مگر با كمك تو.
اى كريم ! اگر عدل تو ما را اجابت نموده ولى ترازوى حكمتت ما را رد كند و بگويد: فضل و بخشش بر شما خلاف حكمت و موفق نمودن شما خلاف عدالت در قضاوت است زيرا سزاوار فضل و بخشش نبوده و خوبى به شما كار درستى نيست به خاطر اينكه گناهان روى شما را سياه و غفلت از ياد من قلوب شما را تيره و دوستى دنيا نفس و عقل شما را مريض كرده و رحمت من گرچه شامل هر چيزى هست ولى مگر سخنم را در كتابم نشنيديد كه : رحمتم را براى متقين قرار مى دهم . و من گرچه ارحم الراحمين و بخشنده مهربانى هستم ولى مجازاتم نيز سخت و شديد است و اگر حكمتم در ميان آفريدگانم نبود كه اهل عدل و فضل را از ديگران جدا نمايم در كجا زيبايى و بزرگى من به روشنى آشكار مى شد، ما نيز در جواب قضاوت حكمتت با آموزش و يارى تو مى گوييم : شكى نيست كه سزاوار فضل و بخشايش تو نيستم اما اى كريم اگر سزاوار فضل بودن شرط بهره مندى از فضل تو بود هيچگاه فضل تو در جهان آشكار نمى شد. زيرا غير تو بجز از جانب تو نه خيرى دارد و نه سزاوار چيزى است سزاوارى فضل تو نيز فضلى است از جانب تو و امكان ندارد فضل از سزاوار فضل بودن بوجود آيد. و در مورد سياهى چهره و تيرگى قلبهايمان.
نيز به همين صورت جواب مى دهيم زيرا تمامى نورها در تو و از جانب تو است . بنابراين اگر ما را نورانى نكنى چگونه نورانى شويم و اگر ذره اى از نور و روشنى خود را به ما عنايت فرمايى و ما را با دادن ذره اى از زندگى خود، بزرگ بدارى ما را زندگى و شفا داده و كامل و نورانى خواهى نمود. و آيه قرآن (رحمت خود را براى متقين قرار مى دهم ) نيز با اميدوارى و آرزوها و دعاى ما منافاتى ندارد. زيرا ما نيز توقع داريم از فضل خود به ما تقوى عنايت فرمايى . چنانچه به متقين عطا فرمودى و سپس رحمتت را نصيب ما سازى . وانگهى اين فرمايش تو فقط تصريح مى كند كه رحمت خود را براى افراد باتقوا قرار داده اى و نفرموده اى كه غير آنها را از رحمت خود بهره مند نمى سازى . و در جواب اينكه اگر اهل فضل و عدل را از ديگران جدا نكنم ، زيبايى و بزرگيم در كجا بروشنى جلوه مى كنند، مى گوييم براى آشكار شدن بزرگى ، عدل و مجازات تو كافى است ستيزه گران و كسانى را كه از روى تكبر تو را عبادت نمى كنند، مجازات نمايى و با عدلت با آنان رفتار نمايى تا بزرگى و عدل تو بخوبى آشكار شود، و غير از من افرادى دارى كه آنان را مجازات نمايى ولى من كسى را بجز تو ندارم كه به من رحم كند. اقرار كنندگان به آنچه مى خواهى و گدايان و دعا كنندگان و اميدواران و اهل ترس و حياى از تو كجا و آشكار شدن بزرگيت كجا؟ بخصوص كه ، اگر چه گناهكاريم ولى به اوليا و دوستان فرمانبردارت متوسل مى شويم و رويمان گرچه سياه است ولى با روى پاك دوستان پاكت كه نزد تو درخشان است به تو توجه مى كنيم و دلهاى ما گر چه تاريك است ولى از نور بندگان عارف به تو، روشنى مى گيريم . و اگر دوستى دنيا دلهاى ما را مريض و عقلهاى ما را نابود كرده ، ولى محبت اولياى تو آن را زنده كرده و اگر فضل تو در بندگان چنگ زننده به دستگيره فضل و دامن كرمت آشكار مى شود، چه اشكالى دارد كه فضل آنان نيز در اهل ولايت آنان كه به دستگيره محبت آنان چنگ زده اند، ظاهر شود.
و اگر عدل تو در مورد ثبوت ولايت آنان ، با ما بحث كند، گر چه معلوم نيست ولايت آنان در ما باشد، ولى شكى نيست كه دشمنان تو و دشمنان آنها فقط به خاطر ولايت آنان با ما دشمنى مى كنند. و مدت زيادى به خاطر اولياى تو ما را آزار دادند. و همين مقدار كافى است كه به دامن عفو و دستگيره فضل و كرمت و رشته اوليايت چنگ زنيم .
بنابراين بخاطر فضل و كرمت و بخاطر مقام اوليايت ، محمد و آل او، صلواتى بى پايان بر آنان فرست ؛ صلواتى كه با آن گناهان ما را آمرزيده عيبهاى ما را اصلاح و عقل و نور ما را با آن كامل كنى و خود و آنان را به ما بشناسانى و ما را به خودت و آنان نزديك نمايى و مقام ما را در همنشينى با آنان نزد خود بالا ببرى ؛ و با اين صلوات از ما خشنود شده آنچنانكه هيچگاه از ما خشمگين نشوى تا در حالى كه از تو راضى بوده و تو نيز از ما راضى باشى بر تو وارد شويم ؛ و ما را به آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) ملحق نمايى همراه با شيعيان نزديك و اولياى گذشته آنان در جايگاه راستى نزد پادشاه توانا – كه در آنجا از نعمتها بهره مندند – و بر محمد و آل پاك او صلوات فرست كه هر چه خدا خواهد، همان است و قدرتى جز او نيست .
از ديگر مراقبتها در اين ماه اين است كه سالك معنى ماه حرام را بداند تا مواظب تمام كارها و حالتها و حتى امورى كه وارد قلبش مى شود باشد. و بداند كه سه ماه رجب ، شعبان و رمضان ماه عبادت است . بنابراين سزاوار است طالبان علم در آن ماهها عبادت را مقدم بر تحصيل علم نمايند؛ گر چه تحصيل علم نيز از برترين عبادتهاست .
شب اول ماه
شب اول اين ماه يكى از چهار شبى است كه شب زنده دارى در آن تاءكيد شده است . يكى از مراقبتها اين است كه در هنگام ديدن ماه در شب اول دعايى كه روايت شده است را بخواند. و سزاوار است موقعى كه در اين دعا، به دعاى آمادگى براى آمادگى در شعبان و رمضان مى رسد آن را با توجه بخواند و در اوقات دعايش نيز آن را زياد بخواند تا با اين دعا آمادگى كاملى براى ورود به اين دو ماه پيدا كند. و مستحب است بعد از نماز عشا دعاهاى روايت شده در اقبال را بخواند.
عمل ((ليلة الرغايب((
چنانچه شب اول ماه مصادف با شب جمعه بود، سزاوار است عمل ((ليلة الرغائب )) را نيز انجام دهد. از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده است كه فرمودند: از اولين شب جمعه در ماه رجب غافل نشويد. زيرا شبى است كه فرشتگان آنرا ((ليلة الرغائب )) مى نامند. اين نامگذارى به اين جهت است كه هنگامى كه يك سوم از شب گذشت هيچ فرشته اى در آسمانها و زمين نمى ماند مگر اين كه در كعبه و اطراف آن جمع مى شوند. آنگاه خداوند بطور غيرمنتظره اى بر آنان وارد شده و مى فرمايد: اى فرشتگانم ! هر چه مى خواهيد از من درخواست كنيد. فرشتگان عرض مى كنند: حاجات ما اين است كه از روزه داران رجب درگذرى . خداوند مى فرمايد: اين كار را انجام دادم . بهتر است كسى كه اين حديث را مى شنود، در اين شب ، زياد بر فرشتگان صلوات فرستاده تا تكليفى را كه آيه تحيت به عهده ما گذاشته باندازه توانايى انجام داده باشد – سپس رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: كسى كه روز پنجشنبه اول رجب را روزه گرفته و سپس بين نماز مغرب و عشا دوازده ركعت نماز بجا آورده هر دو ركعت به يك سلام و در هر ركعتى سوره فاتحه يك بار، انا انزلناه فى ليلة القدر سه بار و قل هو الله احد را دوازده بار خوانده ، و هنگامى كه نماز تمام شد، هفتاد بار بر من (با اين الفاظ) صلوات بفرستد: اللهم صل على محمد النبى الاءمى و على آله ، سپس سجده كرده و در سجده هفتاد بار بگويد: سبوح قدوس رب الملائكة و الروح ؛ سپس سر خود را بلند كرده و بگويد: رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلى الاءعظم آنگاه بار ديگر به سجده رفته و در سجده همان چيزى را بگويد كه در سجده اول گفت ، سپس حاجت خود را از خدا بخواهد، ان شاءالله تعالى برآورده مى شود. سپس رسول خدا فرمودند: قسم به كسى كه جانم در دست اوست ؛ هيچ بنده يا كنيزى – از بندگان و كنيزان خدا – اين نماز را به جا نمى آورد، مگر اين كه خداوند گناهان او را مى بخشد گرچه گناهان او مثل كف دريا و بعدد شن و بوزن كوهها و بعدد برگهاى درختان باشد و روز قيامت هفتصد نفر از خويشاوندان خود را كه همگى سزاوار آتش باشند شفاعت مى كند. و در شب اول قبر خداوند ثواب آن را به بهترين صورت ، با روى گشاده و خندان و زبان فصيح براى او مى فرستد كه مى گويد: اى محبوب من ! مژده بده ؛ از هر سختى نجات پيدا كردى . مى پرسد: تو كيستى ؟ رويى بهتر از روى تو نديده و بويى به خوشبويى تو مشامم نرسيده . جواب مى دهد: اى محبوب من ! من ثواب آن نمازى هستم كه در فلان شب ، فلان منطقه ، فلان ماه و فلان سال بجا آوردى ؛ امشب آمده ام تا حقت را ادا كرده ، مونس تنهايى تو بوده و وحشتت را از بين ببرم ؛ و زمانى كه در شيپور دميده شود، در عرصه قيامت بر سرت سايه افكنم . و تو هرگز هيچ خيرى را از جانب مولايت از دست نخواهى داد.
در اينجا اين سؤ ال پيش مى آيد كه : ظاهر روايت اين است كه ((ليلة الرغائب )) اولين شب جمعه ماه رجب است ؛ و اگر اعمالى كه در اين روايت ذكر شده از اعمال اين شب بوده و شب جمعه اول ماه ، مصادف با اول ماه شد، چگونه مى توان اين عمل را بجا آورد؟- زيرا در اين صورت پنجشنبه قبل از جمعه اول ، جزء ماه رجب نيست – جواب اين است كه اگر بخواهيم به ظاهر روايت عمل كنيم ، بايد بگوييم اين اعمال در صورتى است كه شب اول ماه شب جمعه نباشد؛ و اگر شب جمعه بود، شب جمعه دوم اين اعمال انجام مى شود؛ گرچه ليلة الرغائب نباشد. چون در روايت تصريح نشده كه اين اعمال حتما بايد در ليلة الرغائب باشد. ولى راه دوم و سومى هم هست كه صحيحتر به نظر مى رسد. راه دوم اين است كه اين اعمال را بدون روزه انجام دهيم و راه سوم اين است كه روزه را هم بگيريم گرچه روزه در رجب نباشد.
ذكرها و دعاهاى اين ماه
از كارهاى مهم در اين ماه ذكرها و دعاهاى وارد در اين ماه است :
-1در تمام ماه هزار بار بگويد: استغفر الله ذالجلال و الاكرام من جميع الذنوب و الآثام . شيخ صدوق رحمه الله روايت كرده است : اگر كسى اين ذكر را در رجب هزار بار بگويد، خداوند متعال مى فرمايد: اگر – گناهان شما را – نبخشم ، پروردگار شما نيستم پروردگار شما نيستم پروردگار شما نيستم .
-2 در تمام ماه سوره توحيد را ده هزار بار بخواند. همچنين روايت شده كه هزار بار بخواند. و روايت شده : ((كسى كه هزار بار آن را بخواند روز قيامت عمل هزار پيامبر و هزار فرشته را مى آورد. و هيچكس نزديكتر از او به خدا نيست مگر كسى كه بيشتر از او آن را خوانده باشد. و ثواب خواندن اين سوره در رجب چندين برابر است .)) در روايت ديگرى آمده : ((اگر كسى در رجب صد بار آن را بخواند خداوند در بهشت دوازده كاخ با ((ياقوت )) و ((درّ)) براى او ساخته و يك ميليون عمل خوب براى او مى نويسد. سپس مى فرمايد: بنده ام را ببريد و آنچه را كه براى او مهيا نموده ام نشانش دهيد – در اينجا – ده هزار نفر از كسانى كه خانه هاى اين شخص در بهشت به آنان سپرده شده مى آيند و يك ميليون كاخ از ((درّ)) و يك ميليون كاخ از ياقوت سبز را براى او باز مى كنند؛ كاخهايى كه تمام آنها با ((درّ)) و ياقوت و زيورآلات و پارچه هاى زيبا زينت داده شده بگونه اى كه كسى نمى تواند آن را توصيف كند و جز خدا كسى نمى تواند آن را تصور كند. هنگامى كه آن را مى بيند مات و مبهوت مى شود و مى گويد: اين براى كيست آيا براى پيامبران است ؟ به او گفته مى شود اينها مال تو است بخاطر خواندن ((قل هو الله احد.((
-3در اين ماه هزار بار خدا را تسبيح كند. در روايت آمده است كسى كه چنين عملى را انجام دهد خداوند صد هزار عمل خوب براى او نوشته و صد كاخ در بهشت براى او مى سازد.
-4در تمام اين ماه هزار بار ((لا اله الا الله )) بگويد. روايت شده است كسى كه در اين ماه اين عمل را انجام دهد، خداوند براى او صد هزار حسنه نوشته و صد شهر براى او در بهشت مى سازد.
5-در اين ماه صد بار بگويد استغفر الله الذى لا اله الا هو وحده لا شريك له و اتوب اليه و اگر پس از آن صدقه بدهد خداوند او را مورد رحمت قرار داده و گناهان او را مى آمرزد. و كسى كه چهارصد بار بگويد خداوند پاداش صد شهيد را براى او مى نويسد.
6-در تمام ماه با پيروى از امام سجاد (عليه السلام ) در سجده خود اين ذكر را بگويد: عظم الذنب من عبدك فليحسن العفو من عندك .
7-صبح و شب و بعد از هر نمازى بگويد: يا من ارجوه لكل خير و آمن سخطه عند كل شر، يا من يعطى الكثير بالقليل يا من يعطى من سئله يا من يعطى من لم يسئله و من لم يعرفه تحننا منه و رحمة اءعطنى بمسئلتى اياك جميع خير الدنيا و جميع خير الآخرة واصرف عنى بمسئلتى اياك جميع شر الدنيا و شر الآخرة فانه غير منقوص ما اءعطيت و زدنى من فضلك يا كريم سپس با دست چپ محاسن خود را گرفته و انگشت سبابه دست راست خود را حركت داده و گريه كند و بگويد: يا ذالجلال والاكرام يا ذالنعماء و الجود يا ذالمن حرم شيبتى على النار.
8-از دعاهاى هر روز ماه رجب دعايى است كه در اقبال از امام صادق (عليه السلام ) روايت نموده است كه حضرت در جواب معلى – كه از او درخواست كرد دعايى به او بياموزد كه جامع تمام چيزهايى باشد كه شيعه در كتب خود گرد آورده است – فرمودند: اى معلى ! بگو: ((اللهم انى اسئلك صبر الشاكرين لك …))
9-دعايى ديگر دعايى است كه باز هم در اقبال از شيخ طوسى در باب دعاهاى هر روز ماه رجب روايت كرده است و آن دعا اين است : ((يا من يملك حوائج السائلين …))
10-این دعا را نيز در اقبال روايت نموده است : ((اللهم انى اسئلك بمعانى جميع ما يدعوك به ولاة امرك …)) و اين دعايى است با مضامين عالى كه درهايى از علم براى اهلش از آن گشوده مى شود.
11-و از دعاهاى مهم دعايى است كه بنابر روايت شيخ ، امام و آقاى ما – جان ما و تمام جهانيان فدايش و درود خدا بر او باد – آن را در مسجد ((صعصعة )) خوانده است . دعاى گرانقدرى كه با ((اللهم يا ذالمنن السابغة )) شروع مى شود.
12-از دعاهاى مهم دعاهايى است كه ((ابن ابى عياش )) بنابر آنچه در اقبال است از توقيع مبارك امام عصر (عج ) روايت نموده است .
13-نيز از كارهاى مهم در اين ماه زيارت امام حسين (عليه السلام ) در اول و وسط ماه است .
منبع؛ فصل هشتم کتاب المراقبات
ماه رجب از نگاه آیت الله آقا مجتبی تهرانی
ماه رجب در مرتبه متأخره ماه مبارک رمضان
روایات ما در مرتبه متأخّره از ماه رمضان در بین ماهها، ماه رجب را مطرح میکنند كه از نظر ارزشی و تأثیرگذاری روی دعا، از ديگر ماهها با ارزشتر است. در روایتی از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي»؛ یعنی خداوند در آسمان هفتم فرشتهاي را نصب کرده است كه به آن ملَك «داعي» ميگويند؛ «فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ»؛ وقتي كه ماه رجب فرا ميرسد، او در هر شب اين ماه تا صبح ندا میکند؛ «طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ»؛ خوشا به حال کسانی که به یاد خدا هستند و او را اطاعت میکنند. «وَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي»؛ فرشته میگوید که خداوند میفرماید من همنشین کسی هستم که با من بنشیند؛ «وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي»؛ من مطيع كسي هستم كه از من فرمان بَرَد و من کسی را که از من طلب آمرزش کند، میآمرزم؛ «الشَّهْرُ شَهْرِي»؛ ماه، ماه من است؛ «وَ الْعَبْدُ عَبْدِي»؛ بنده، بنده من است؛ «وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي» رحمت هم رحمت من است.
بعد در ادامه میفرماید که فرشته از قول خداوند متعال ميگويد: «فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ»؛ هر کسی كه مرا در این ماه بخواند، من جوابش را میگویم. اين خواندن همان دعا كردن است. پس معلوم میشود ماه رجب، روي دعا اثر دارد؛ آن هم روي اجابت دعا. محل استشهاد من در روایت، این جمله بود که حضرت فرمودند فرشته هر شب ميگويد: «فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ».[3] هر كه مرا بخواند جوابش را ميدهم و اگر از من درخواست كند به او ميبخشم، و هر كه از من طلب هدايت و راهنمايي كند، هدايتش ميكنم. من اين ماه را ريسماني ميان خود و بندگانم قرار دادم كه هر كه به آن درآويزد، به من خواهد رسيد.
البته این روایت، روایتی است كه مسائل زیادي در خود دارد ولي آنچه که مورد استشهاد من بود، اين است كه در بین ماهها، ماهي كه بر روي اجابت دعا مؤثر است، اوّل ماه مبارک رمضان است و در مرتبه متأخّر از آن، ماه رجب است.
وحدت مضمون در تمامي دعاهاي ماه رجب
لذا شما اگر دعاهایی که در ماه رجب وارد شده است را نگاه كنيد، ميبينيد مضامین همه آنها همین است كه عبد چيزي را از ربّش درخواست كند و ربّ هم به او ببخشد؛ مثلاً میگوید: «يَا مَنْ يَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِينَ يَا مَنْ لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِيد».[4] اینها همه گویای اين است كه عبد چیزی را از ربّش بخواهد و خدا هم به او عنایت کند. یا در دعاي ديگر آن تعبیر را دارد كه: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِكَ».[5] یعنی كسي كه به غير تو اميد بست ناكام ماند و يا اين دعا كه: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ».[6] خدايا من صبر شكرگزاران درگاهت را از تو درخواست ميكنم.
من قبلاً هم عرض کردم كه «استغفار» خودش دعا است و از اعمال هر روزه ماه رجب است. قبل از ظهر و بعد از ظهر، هفتاد مرتبه وارد شده است كه انسان بگويد: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» و بعد دستانش را بلند کند و بگوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ تُبْ عَلَيَّ».[7] از تمام این رواياتي که وارد شده، انسان میفهمد كه اين ماه بر روي استجابت دعا تأثير دارد كه اين قدر هم به دعا كردن سفارش شده است. در آن روایت صراحتاً گفته بود كه در بین ماههای سال، ماه رمضان در رتبه اوّل است که مؤثر است؛ پس در رتبه دوم، ماه رجب است.
سخنرانی آقا مجتبی تهرانی با موضوع دعا – رمضان89 – جلسه 21