رهبر انقلاب اسلامی در در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی درباره اهمیت مسئله «تبیین» و وظیفه دانشجویان در این زمینه فرمودند: «شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز که به معنای واقعی کلمه میوهی دل ملّت و امید آیندهی این کشورید، به مسئلهی «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بخصوص جوانها، «حرکت تبیین» خنثیکنندهی این توطئهی دشمن و این حرکت دشمن است. هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید.» 1400/07/05
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتوگو با حجتالاسلام مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ظرفیتها و وظایف جامعهی دانشگاهی در زمینهی جهاد تبیین را بررسی کرده است. لطفاً در مورد ضرورت علمی و اهمیت تبیین بفرمایید. موضوع جهاد تبیین یکی از عرصههای مهم مبارزهی دائمی جریان حق و باطل است. ممکن است در هر جامعهی هدفداری، جریانات معارض و مخالف هم وجود داشته باشد. یکی از اشکال مبارزه، مبارزات سخت است. جامعهی ما و تمامی جوامع روبهتعالی و تکامل، با این نوع دشمنی مواجهاند. در بحث حرکت انبیاء، همیشه مقابلههای آزاردهنده از به آتش افکندن و تهدیدکردن تا جنگهایی که بر آنها تحمیل میشد، همه از این نوع مبارزات است. انقلاب اسلامی و حرکت بزرگ ملت ایران برای رسیدن به آن آرمانهای بلند انقلاب هم مصون از این اتفاقات نبوده است؛ اتفاقات بزرگی مثل ترورها، تجزیهطلبیها، جنگ تحمیلی و انواع تحریمها که در تاریخ انقلاب رخداده است.
امّا شکل دیگری در مواجهه با حرکتهای اصیل وجود دارد و آن قلب واقعیات و حقایق است. یک بخش آن، پنهانکردن اتفاقات خوب و موفقیتهاست و بخش دیگر، وارونهنمایی و بزرگنمایی ضعفها یا القاء دروغها و فریبهایی است که نسبت به افکار عمومی صورت میگیرد. انقلاب و همهی حرکتهای اصیل انقلاب اسلامی و تمامی حرکتهای اصیل مبتنی بر اراده، همراهی و آگاهی عمومی برای حرکت، اگر عاملی متوجه آسیبزدن به این مسئله باشد، اهمیت پیدا میکند. در نظام لیبرال دموکراسی ضعفها پوشانده میشود و نقاط قوت یا پوشالی جلوه داده میشود، یا نقاطی که کوچک است در نقاط قوت بزرگنمایی میشود. عملیات فریب، عملیاتی است که بهصورت جدی در فضای مبارزه و مخاصمهی دشمنان با حرکتهای اصیل در آنها اتفاق میافتد.
برای دفاع از جریان حق (نظام اسلامی، اسلام اصیل، انقلاب اسلامی و هر نوع اتفاقی که ما آن را جریان حق میدانیم) ما نیاز به جهاد سخت داریم. این جهاد سخت در عرصههای اقتصادی، دفاعی، مبارزاتی و سیاسی است که هر کدام لوازم و سختیهای خود را دارد. در عرصهی نرم و عرصهای که متوجه باور، اراده، اعتماد و امید مردم است، مبارزه شکل پیچیدهتری پیدا میکند و دفاع و مواجهه باید در قالب جدیدی اتفاق بیفتد. وقتی ما به جریان شکست جبههی حق در طول تاریخ نگاه میکنیم، عمدهی شکستها از ناحیهی جبههی فکری، محتوایی و اندیشهای نه بهمعنای ناقالببودن تفکر است، بلکه بهمعنای آسیبخوردن به ارادههای اهل حق است.
بعد از پیروزی بزرگ بر فرعونیان، شکستها در دوران بعثت و نبوت نبیاکرم
صلیاللهعلیهوآلهوسلم شروع میشود. در جنگ اُحد، پیروزی قطعی به یکباره با القاء ضرورت پرداختن به غنائم و رهاکردن میدان جنگ اتفاق میافتد. با فراموشکردن توصیههای پیامبر یا کماهمیتکردن آنها و از آن سمت احیاء جریانات اشرافی و قبیلگی، باعث میشود بعد از پیامبر تغییرات جدی و بنیادینی در حرکت سیاسی جامعهی اسلامی اتفاق بیفتد. دوران خلافت امیرالمؤمنین
علیهالسلام که دیگر از این اتفاقات پُر است. نبرد اصلی امیرالمؤمنین
علیهالسلام با جهل مردم و فریبکاری دشمن بود. امیرالمؤمنین
علیهالسلام در میدانهای مبارزه مثل جمل، نهروان و صفین هیچگاه کم نیاورد. وقتی از سوی معاویه فریبکاری عمروعاص، اغواء و تظاهر به دینداری اتفاق میافتاد و شکست در جبههی امیرالمؤمنین
علیهالسلام رخ میدهد، آدمهای اهل فهم از درک درست ماجرا و اهل بیان و روشنگری در جامعه نقششان مهم میشود.
برای مثال، در جنگ صفین دو عنصر محوری در یاران امیرالمؤمنین
علیهالسلام بود. غیر از امام حسن و امام حسین
علیهمالسلام و امیرالمؤمنین
علیهالسلام دو شخصیت محوری جبههی حق، جناب مالک اشتر و جناب عمار یاسر هم بودند. در عرصهی نظامی هرجا که به جناب مالک اشتر مأموریتی داده میشد، اقداماتش توفیقاتی داشت؛ امّا در عرصهی تبیینی و روشنگری که جبههی سختتری هم هست، نقش عمار مهم میشد؛ چرا؟ چون پیشینهی عمار آمادهشده تا در چنین فضایی به روشنگری بپردازد. آسیبی که از نبود عمار در جبههی امیرالمؤمنین
علیهالسلام اتفاق میافتد، یا نقشآفرینی ناقصی که اهل حق و خواص بر این حوزه داشتند، نتیجهاش را در جنگ نشان میداد. امیرالمؤمنین
علیهالسلام عمار را بهعنوان شاخص به میدان گفتوگوها میفرستاد. بعضی از عرصهها آنچنان سخت میشد که تشخیص حق از باطل و حتی تشخیص حقانیت امیرالمؤمنین
علیهالسلام هم برای عدهای مورد تردید واقع میشد.
باید به این نکته توجه داشت که جهاد تبیین و دعوت به تبیین همیشه در جایی اتفاق میافتد که ما فضای فتنهگون و غبارآلودی داشته باشیم؛ یعنی در فضاهای روشن و واضح که جریان حق و باطل هر کدام نمود خود را دارند، آنجا میدان مواجههای است که عمدتاً سخت است. فضا وقتی فتنهگون میشود که ما در آن فضا ابهام در تشخیص حق و باطل داریم و اتهاماتی مطرح میشود که باورهای مردم و بعد ارادهی مردم تحتتأثیر قرار میگیرد.
ما بعد از گذشت چهلوسه سال از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، با یاری خداوند و همراهی مردم و رهبران جامعه، عرصههای سخت را پشتسر گذاشتهایم. نظام عرصههای سختی مثل دفاع مقدس، تجزیهطلبیهای ابتدای انقلاب، دوران سخت ترورها را پشتسر گذاشته است. علیرغم آسیبها و سختیهای فراوانی که تحریمهای اقتصادی برای مردم داشت، دشمن نتوانست مردم را از ارادهها، باورها، همتها و تصمیمات بزرگشان عقب براند. آن مسئلهای که الآن جامعه را درگیرکرده، موضوع اثرگذاری بر باور، اراده، اعتماد و امید مردم است. بهخصوص نسل جوان امروز که در این عرصه بیشتر مورد هدف است؛ نسلی که با ابزارهای ارتباط جمعی جدید، دسترسیهای سریعتری به فضاهای عمومی و فضاهای در اختیار جریانات بینالمللی دارد. آرمانخواهی در این نسل جدیتر است. این نسل، دشمنیهای سخت و علنی دشمنان در دوران ابتدای انقلاب نظام ستمشاهی و حمایت از رژیم سفاک پهلوی و دوران دفاع مقدس را ندیده است. این دوره، عرصهی فضای حقیقی و مجازی و بیانها و ابزارهای تبیینی مختلف است. این فضا کاملاً در مواجههی با افکار مختلف است. در این موقعیت آن چیزی که الزام به حرکت درست است و در دعوت رهبر انقلاب به تبیین و روشنگری هم واضح است، موضوع توجه به صحنهی مبارزه و مواجهه و موضعگیری درست است که باید حرکت کرد.
موضوع تبیین و روشنگری جزء اتفاقاتی است که در هر عرصه و صحنه و مقطعی ما با آن مواجه بودیم؛ امّا امروزه بهواسطهی اینکه تمرکز دشمن در این صحنه است، مواجهه هم باید متناسب با آن باشد. شکل فعلی مواجهههای جریانات انقلاب و مجموعههای دارای مسئولیت در این عرصه چه بخشهای حاکمیتی و چه بخشهای مردمی شکل جهادی ندارند. آن اتفاقی که ما در این صحنهها میبینیم، حرکتی عادی برای موقعیتهای عادی است؛ امّا این شکل کفایت نمیکند. رهبر انقلاب نسبت به تبلیغات، حرکت رسانهای و مواجههی با شبهات در بخشهای مختلف صراحتاً به عدم کفایت حرکتهای فعلی اشاره میکنند که نیازمند حرکتی جهادی است. معنای جهاد، بذل وسع و بهکارگرفتن تمام توان است. نگاه عادی و طبیعی و حرکتهای معمولی اداری قطعاً پاسخ نمیدهد. این میدان نیازمند حرکتی تحولی، انقلابی و جدی است.
جامعهی دانشگاهی و دانشجویان چه نقشی در حوزهی تبیین دارند؟ رهبر انقلاب اهتمام و توجه ویژه و باور عمیقی به جوانان دارند. سرچشمهی این باور هم در اهل بیت
علیهمالسلام است. مبلّغی از امام صادق
علیهالسلام میپرسید که من چگونه حرکت کنم، وقتی تعدادمان کم است و ضعیفیم؟ فرمود به جوانان و نورسها بپردازید که سرعت حرکت در آنها جدیتر است. درون مایه و آن شاکلهی اصلی حرکت انقلاب نبوی و انقلاب اسلامی بر پایهی حرکت جوانان گذاشته شد. تمام میدانهایی که جامعهمان با توفیق نظام اسلامی و انقلاب سپریکرده بهخاطر حضور جدی جوانان بوده است. بیانیهی «گام دوم» رهبر انقلاب نشاندهندهی باور و امید و اعتمادشان به جوانان برای حرکتهای آیندهی جامعه است. ایشان «گام دوم» را خطاب به عموم ملت بهویژه جوانان مطرح میکنند. جوانان در مخاطبهی رهبر انقلاب و بیان منشور حرکت چهل سال آیندهی نظام اسلامی جایگاه ویژهای دارند. عمدهی اتفاقات و حرکات، مطالبات و جریانات عمومی که در بین جامعهی جوان ما اتفاق میافتد، ریشه و رشد در دانشگاه دارد. همین تشکلهای دانشجویی در این بین نقش جدی دارند.
با توجه به آن اعتماد، باور و امیدی که رهبر انقلاب به جوانان دارند، مسئولیتی که متوجه جوانان میشود طبیعتاً مسئولیتهای ویژهای است. همانگونه که بیانیهی «گام دوم» خطاب به جوانان صادر شده است، نهضت تبیین و دعوت به جهاد تبیین هم یکی از الزامات تحقق بیانیهی «گام دوم» و رسیدن به آن محورهای هفتگانهی توصیههای رهبر انقلاب است. محور هشتم هم در بیانیهی «گام دوم» بحث امید است. همهی اینها عملاً شکل اصلی اجرای این مأموریتها را متوجه جوانان میکند.
همانطوری که اشاره شد، رهبر انقلاب موضوع مطالبهی تبیین را در مقاطع مختلفی داشتند؛ امّا در سال 1400 مستقیماً این مأموریت را متوجه جوانان دانشجو و هیئات دانشجویی میدانند. در حقیقت، این اتفاق از یک طرف نشان میدهد که صحنهی اصلی این موضوع ابهامآفرینی و غبارآفرینی ذهن و اندیشه و فکر جامعهی جوان ماست و بعد عموم جامعه است و از طرف دیگر، ظرفیت حرکت و مبارزه و مواجههی با این صحنه هم در دل جمعیت جوان و دانشجویی ماست؛ یعنی مجموعهی دانشجویی ما ظرفیت حرکتهای بزرگ برای روشنگریهای جدی و خنثیکردن حرکات دشمن را دارد. بنابراین، توجه به این مأموریت و مسئولیت به جوانان نشاندهندهی ظرفیت بزرگی است که در جمعیت دانشجویی ما وجود دارد.
لطفاً مرزهای اخلاقی حوزهی تبیین را تشریح بفرمایید. یکی از اصول قطعی حاکم بر حرکت مؤمنانه عدم تخطی از آن قواعد شرعی و اخلاقی است. ما یکی از قلهها و اتفاقات برجستهی این حرکت را در جریان شورای خلافت پس از مرگ خلیفهی دوم و در جریان انتخاب خلیفهی سوم میبینیم. امیرالمؤمنین
علیهالسلام به آن فردی که رأی نهایی را به ایشان پیشنهاد میدهد و میگوید که من با شما بهعنوان خلیفهی سوم بیعت میکنم بهشرط آنکه به روش پیامبر و دو خلیفهی پیشین عمل کنی، جواب مثبت نداد تا با این حرکتش به همه نشان دهد که برای رسیدن به اهداف خوب و بهظاهر مقدس، نباید از مسیرهای نامقدس استفاده کرد. امیرالمؤمنین
علیهالسلام در اینباره خطاب به مردم میفرماید: «لَا أَرَى إِصْلَاحَکُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی»؛ من بنا ندارم که شما را به مسیر درست بکشانم به قیمت آنکه خودم از مسیر نادرستی حرکت کنم. اصلاً امکانپذیر نیست و هیچگاه از باب باطل نتیجهی حق در پی نخواهد داشت. ممکن است بهظاهر اتفاق حقی هم بیفتد، امّا آسیبهای خودش را قطعاً در جایی نشان خواهد داد.
این التزام جدی به قواعد دینی و اخلاقی، موضوعی است که در حرکت همهی مؤمنان باید دیده شود. انقلاب اسلامی هم در همین فضا حرکت میکند و تأکیدات فراوانی دارد. در ابتدای انقلاب خیلیها میخواستند القا کنند که رفتارها هیجانیبوده و مبنای درستی نداشته، امّا با نگاه به آن خطوطی که امام ترسیم میکند کاملاً روشن میشود که از همان ابتدا این التزام در حرکت نظام اسلامی در قواعد اخلاقی و دینی جدی بوده است. امام(ره) در بیانیهای میفرماید بهجز کسانی که در قتل مردم نقش داشتند و یا قاتل بودند، حق صدور حکم اعدامی را ندارید؛ چرا؟ برای اینکه در آن فضای هیجانی ممکن بود عدهای دنبال این باشند که هر فردی را که اندک همراهی با نظام طاغوت داشته، برخورد سختی با او صورت بگیرد؛ امّا برخورد امام در فضای انقلاب منطقی و شرعی بود.
ما در فضای تبیین عمدتاً با دروغها و تهمتها مواجهیم. شکل دیگر حرکتشان پنهانکاریها و فرصتندادن به بروز حقایق است. این دو حرکتی که از طرف دشمن اتفاق میافتد، گاهی اوقات جریان و جبههی خودی را وادار به عکسالعملی شبیه همان عکسالعملی میکند که آنها انجام میدهند؛ امّا تفاوت واقعی که در حرکت مؤمنانه وجود دارد این است که ما مجاز نیستیم در این فضاها بهسمت رفتارهای غلط برای رسیدن به اهداف درست برویم. این تعبیر امیرالمؤمنین
علیهالسلام دربارهی معاویه مطرح است که به حضرت گفتند معاویه حیلههایی بهکار میبرد و سیاستورزیهایی میکند و موفق هم میشود؛ یعنی این شبهه مطرح میشود که سیاستورزی معاویه از شما بهتر است. حضرت میفرمایند: «وَ اللهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَى مِنِّی وَ لَکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ وَ لَوْ لَا کَرَاهِیَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ وَ لَکِنْ کُلُّ غَدْرَةٍ فَجْرَةٌ وَ کُلُّ فَجْرَةٍ کَفْرَةٌ وَ لِکُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ یُعْرَفُ بِه»؛ معاویه از من زیرکتر نیست و روشش خیانتکردن و استفاده از روشهای گناهآلود برای رسیدن به هدف است. اگر نبود که علی را خیانت خوش نمیآمد، به این روشها از همه مسلّطتر است. هر مسیری اینگونه نهایتاً به کفر و انکار حق منجر میشود.
لذا، ما باید با این روش در این فضا حرکت کنیم. در مواجههی با دروغها و تهمتهای دشمن ما مجاز به دروغگویی و توهینهای ناروا نیستیم. در مواجههی با بزرگنماییهای غلطی که نسبت به نقاط ضعفی که در هر جامعهای وجود دارد، ما مجاز به انکار حقایق نیستیم؛ امّا تبیین در این فضا روش و مسیر خود را دارد؛ یعنی ما در مواجههی آفندی در تبیین حقایق و در این فضایی که دشمن دنبال پنهانکاری است، موظف به روشنگری ایجابی آفندی فعال هستیم. ما در مواجهه با دروغپردازیها، مغشوشکردن اذهان، مبارزه با امید و ایجاد یأسی که دشمن پیشگرفته و بهنوعی تهمتهای ناروایی که ممکن است به نظام اسلامی وارد کند، در آن فضایی که نهایتاً دنبال سلب اراده و امید و اعتماد مردم هستند، موظف به پدافند، دفاع و تبیین حقایق هستیم. هر دوی اینها در قالبهای اخلاقی و شرعی قابل انجام است. پس، در حرکت جهادی ما مجاز به استفاده از مسیر تهمتزدن و حرکتهای غیراخلاقی و ناروا نیستیم.
رهبر انقلاب در مراسم عزاداری اربعین حسینی میفرمایند: «بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی و بهکارگیری اخلاق منتشر کرد.» نظر شما در اینباره چیست و چه باید کرد؟ هر بیان حقی که همراه با دعوت است، باید عناصر دعوت در آن رعایت شود. خداوند به پیامبر میفرماید: «ادْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَن»؛ یعنی از یک طرف محتوا و مبنای دعوت انبیاء و دعوت اسلام و انقلاب اسلامی حکمت است و از طرف دیگر، عقلانیت، ابتنای بر منطق و استواربودن اندیشه یکی از مبانی است که در حرکت مؤمنانه باید رعایت شود. دعوت به موضوعات غیراصیل، موضوعاتی که مبنای درستی ندارند و مبتنی بر توهم یا خیالاند، جایی در این حرکتها ندارد. بنابراین، آن قاعدهی تکیهگاه و بنای فکری جامعه که باید دعوت به آن سمت صورت بگیرد، حکمت و عقلانیت است. ممکن است این حکمت و عقلانیت بهخودیخود جذابیتی برای دعوت نداشته باشد؛ به همین خاطر خداوند به پیامبرش میفرماید: «وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»؛ اگر تو آدم سختگیر و نامهربانی بودی، مردم از دور تو پراکنده میشدند. همان پیامبری که امین است و سخنش هیچگاه بر هوی و هوس نیست و دائماً با حق و عقل صحبت میکند، خدا به او توصیه میکند که مهربانی در پیش بگیر؛ چون اگر نامهربان باشی، مردم دعوت حق را نمیپذیرند. موضوع ابتنای حرکت تبیینی از یک طرف بر پایهی عقلانیت است و از طرف دیگر، بر شکل، شاکله، ظاهر و قالب مهربانانه است که یکی از آن تبیینهای زیبای رهبر انقلاب در این عرصه است.
گاهی اوقات در جبههی حق سخن درستی را چون با استفاده از روشها و ابزارهای غیرمنطبق با آن مهارتها و اصول بهکار میگیرند، موفق به بسط و توسعهی در مخاطب نمیشود. مخاطبشناسی و شناخت اقتضائات، ابزار و الزامات حرکت در فضای تبیین در اینجا اهمیت پیدا میکند. ما باید سخن حق را در قالبهای درست ارائه دهیم. الآن اکثراً در فضای مجازی حضور داریم و اقتضائات فضای مجازی الزاماتی را حاکم میکند و کنشگران این عرصه بدون شناخت این اقتضائات و بدون حرکت در قالبهای اقتضائی توفیق حاصل نمیکنند. بنابراین، موضوع محتوای عقلانی و موضوع قالب و بستر ارائهی عاطفه، اخلاق و قالبهای جذاب، برای مخاطب خواهد بود که اینها را اثربخش خواهد کرد.
فضلایی که در فضای دانشگاهی فعال هستند، چه نقشی در تسریع این جهاد ایفا میکنند؟ آیا فعالیتی در اینباره انجام شده است؟ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری بهواسطهی حضوری که در فضای دانشگاهی و بخشهای علمی کشور دارد، نقش استثنایی و مأموریت ویژهای در این حوزه برای خود قائل است. از یک طرف، ما با مدیریت آموزش عالی مرتبطیم که در فضاهای آموزش و پژوهش، رسالت دانشگاه را پیگیری میکنند و از طرف دیگر، با استادان بهویژه استادان معارف مرتبطیم؛ امّا بخش دانشجویی مخاطب اصلی حرکات یا مأموریتهای ما در فضای دانشگاهی است. در این بخش آنچه احساس شد این است که در فضای تبیینی کسانی میتوانند مؤثر باشند که خودشان درک و فهم و احاطهی درستی نسبت به موضوعات پیدا کرده باشند.
بچههای فعال در این عرصه، ابتدا باید در این فضا مجهز شوند و میدان و عرصه بهدرستی برایشان روشن شود و متوجه این مطلب باشند که این حرکت تبیینی را در فضای جامعه انجام میدهند. ما با جامعهی دانشجویی مواجهیم، ولی در دو سال اخیر شرایط ناشی از کرونا و عدم امکان حضور دانشجویان در دانشگاه فعالیتهای حضوری را تحت تاثیر قرار داد. لذا، احاطهی درست به فضای مجازی و فعالیت و کنشگری در این فضا جزء مأموریتهای مستقیم نهاد و مأموریتهایی است که دوستان را تشویق کردیم تا در آن فضا حضور داشته باشند. سامانهی آموزش مجازی و فعالکردن تبلیغ مجازی در تعطیلی دانشگاهها از این نمونههاست که عرصههای فراوانی را شامل شده است.
بخش دیگر، تلاش برای فعالترشدن تشکلهای دانشجویی و مجموعههای انقلابی فعال در فضاهای دانشگاهی است که در این عرصه دوستانمان هم موضوع تبیین را برای این بچهها و مسلّطشدن به مسائلی که بهعنوان دغدغه یا شبهه در ذهن دانشجوها ممکن است جریان داشته باشد، در دستور کار قرار دادهاند. این دوستانمان با مسئولان نظام و دستاندرکاران هم ارتباطات دارند. جلسات گفتوگو و ارتباط صریح با بدنهی اصلی تشکلها برقرارشده و تلاش شده که دوستانمان با مواجههی عینی و جدی با مسائل در ابعاد مختلف که ممکن است برای فضاهای دانشجویی مسئلهآفرین باشد، اشراف پیدا کنند و بعد وارد عرصهی تبیین شوند. البته حمایت از دانشجویان و جریانات دانشجویی تا جای ممکن انجام شده است. تعریف مخاطب و توسعهی مخاطب در این عرصه هم برایمان مهم بوده است. امسال برای اوّلینبار ما با بچههای برتر دانشجویی در فضای علمی ارتباطات ویژهای تعریف کردیم. مأموریتهایی که نهاد انجام میداد عمدتاً متوجه به گروه عمومی دانشجویان و مجموعههای فعال سیاسی انقلابی بود؛ امّا در مأموریت جدیدمان دانشجویان نخبهی دانشگاه که ممکن است اصلاً در فضاهای سیاسی نباشند، ولی بعداً در حرکتهای علمی و مدیریتی کشور میتوانند نقشآفرین باشند، تحت پوشش قرار دادیم. در این فضا هرچه دانشجویان عزیزمان بهسمت ارتباط محتوایی با اصول و مبانی و ارتباط عاطفی با جریانات دلبستهی نظام و انقلاب بروند قطعاً مصونیتبخشی و اثرگذاری در جبههی انقلاب اتفاق میافتد.
پس، توسعهی مخاطب بهخصوص گروههای اثرگذار دانشجویی و گروههای نخبه و تحصیلات تکمیلی هم با همکاری با وزارتخانهها جزو موضوعاتی است که مورد توجه قرار گرفته است. فضاهای ارتباطی استادان معارف و همکارانمان در نهاد و حوزه با این قشر هم در حال طراحی و تکمیلشدن است.
موضوع شبکهی تبلیغی هم در فضاهای دانشگاهی کاملاً مورد توجه قرار گرفته است. در فضاهایی که این شبکه حضوری بود، بسیار موفق بود. بیش از 2500 طلبهی فاضل، جوان و گزینششده از بین مجموعهی فضلای خوب حوزهی علمیه در قالب شبکهی تبلیغی با نهاد همکاری دارند که در دانشکدهها، نمازخانههای دانشگاه، خوابگاههای دانشجویی، اردوهای دانشجویی و فضاهای زیارتی و معرفتی که بچههای دانشجو حضور دارند، در کنار استادان معارف که در فضای علمی معارفی با دانشجویان مرتبطاند، جریان مؤثری را در فضای دانشگاهی ایجاد کردند که ارتباط و انس خوبی با دانشجویان دارند و تسهیل ارتباطی که بین دانشجو و فرهیختگان حوزوی فراهم میکنند، فضای خوبی را برای رفع شبهات یا تبیین مسائل فراهم کردهاند. در ایام کرونا و تعطیلی دانشگاها، این شبکه در فضای مجازی به شبکهی تبلیغی گستردهی مجازی تبدیل شد. همان مأموریتها در قالب مجازی برای عزیزان در فضای تعطیلی دانشگاهها و خوابگاهها تعریف شد و ما تجربهی جدیدی در این عرصه داشتیم. عزیزان مبلغمان با استفاده از همان ارتباطات قبلی حضوری که با بچهها داشتند، گروههای تبلیغی مجازی را شکل دادند. برآوردهای ما چندبرابرشدن مخاطبان در فضاهای مجازی نسبت به فضاهای حضوری بود که اتفاق خوبی است.
در کنار این ظرفیت، دروس معارف ظرفیتی ویژه و بیبدیل برای حوزهی علمیه و جریان معرفتی دینی در ارتباطگیری با دانشجویان است. همهی دانشجویان با استادان دروس معارف مرتبط میشوند. بهروزرسانی استادان در قالب کارگاهها مهارتهای این عزیزان را افزایش میدهد. بهروزرسانی محتوا در قالبهای مختلف مورد توجه بوده است. تخصصیکردن دروس معارف برای رشتههای تخصصی و بهروزرسانی سرفصلها هم مورد توجه بوده است. این سرفصلها در حقیقت متناسب با تغییرات نیازهای معرفتی بچهها تغییر نکرده بود، ولی بحمدالله خردادماه امسال از سرفصلهای جدید دروس معارف رونمایی شد. این سرفصلها با نیازهای دانشجویان با پژوهش گستردهای منطبقشده و کتابهای جدیدی در حال تدوین است.
فضای تبیینی، فهم صحنه، میدان و اهمیت مبارزهای که جریان دارد، یکی از نیازهای جبههی انقلاب است. چهبسا جبههی انقلاب متوجه نباشد که چه مبارزهی جدی در این میدانِ بهظاهر آرام در حال رخدادن است. ممکن است بچهها فقر، محرومیت، بیماری، درد و رنج را بهسرعت متوجه شوند و متناسب با این مسائل، برای رفع این نیازها، طرحهایی داشته باشند؛ امّا مهمتر از این مسائل، ممکن است اختلالی در نظام ادراکی جامعه ایجاد بشود. اعتمادبهنفس هم در باور به هویتهای ملی و دینی، هم در امید به آینده و هم در اعتماد اجتماعی بین شهروندان و حاکمیت و اعتماد متقابل باید وجود داشته باشد. همهی اینها عرصههایی است که تلاش برای آسیبزدن به آن بهصورت کاملاً هنرمندانه و با ابزارهای مختلف از سمت دشمن صورت میگیرد. عرصهی مواجهه به این نسبت خود را آماده نکرده است. توان و ظرفیتها فراوان است و حقانیت این جبهه مهمترین ابزاری است که اگر بهدرستی حرکت اتفاق بیفتد قطعاً باطلالسحر حرکات دشمن خواهد بود. شناخت میدان نبرد، شناخت دشمن و مواجههی دشمن و شناخت ابزارها و امکاناتی که در سمت خود است و شناخت همجبههایها و بهنوعی ایجاد جبههی حرکتی و دستدادن و الحاق این جبههها به یکدیگر جزو الزاماتی است که باید برایش تلاشهایی انجام بدهیم. ما هم در این زمینه قطعاً مسئولیتهای فراوانی داریم.
در کنار بزرگانی مثل شهید مطهری و شهید مفتح و برخی از روشنفکران مسلمانی که در فضای جوانان از قبل از انقلاب فعال بودند، یکی از فعالترینها رهبر انقلاب است. ایشان حضور بسیار مؤثری در اوّل انقلاب در فضاهای دانشگاهی داشتند. همچنان که امام فرمودند حضور ایشان در فضاهای دانشگاهی، جای خالی شهید مطهری را پُر میکند. کسی که بیش از همه در مقطع فعلی به این دعوت عاملبوده خود حضرت آقاست. ایشان تلاش میکنند با بیان حقایق میدانی و بیان ارزشها و آرمانها در فضاهای مختلف، به دعوتهایی که نظام اسلامی دارد، کمک کنند. ما باید تلاش کنیم که سیره و روش خوبی که در وجود مبارک ایشان هست را در فضاهای روحانیت جوان متجلی کنیم، انشاءالله.