ماه شعبان در نگاه اهل مراقبه

در نگاه مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تبریزی
شعبان برای سلوک‌کننده به خداوند متعال، یکی از منازل عمر محسوب می‌شود و آن شأنی والا و فضیلتی بزرگ دارد و شبی از شب‌های قدر در آن واقع شده است و مولودی در آن به دنیا آمده است که خداوند به سبب او به هر مورد ظلم واقع شده‌ای، از اولیا و انبیاء و اصفیائش، از زمان هبوط آدم علیه‌السلام به زمین، وعده یاری و نصرت داده است که به وسیله او زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، پس از اینکه از ظلم و ستم لبریز شده باشد.
در شأن این ماه، همین بس که ماه رسول خدا صلی الله علیه و آله است و آن حضرت در خصوص آن چنین فرمود: به درستی که شعبان، ماه من است. خدای رحمت آورد بر کسی که مرا در ماهم یاری رساند.
و هر کس که منزلت این دعوت بزرگ را بشناسد، به ناچار اهتمام به خرج می‌دهد، تا مگر مشمول آن شده، در آن داخل شود و همچنین جانشین و خلیفه رسول اکرم صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: از آن زمان که شنیدم منادی رسول خدا صلی الله علیه و آله ندا می‌داد، روزه ماه شعبان از من فوت نشد پس اگر خدا بخواهد پس از این نیز روزه شعبان از من فوت نخواهد شد، تا زمانی که زنده‌ام.
این در خصوص روزه وارد شده است و بر این قیاس کن، یاری رسول خدا صلی‌الله علیه و آله را از جهت‌های دیگری مانند نماز، صدقه، دعا و دیگر راه‌های خیر و نیکی.
- «مناجات شعبانیه» از آن حضرت بسیار معروف است و آن در نزد اهلش مناجاتی است عزیز و از این روی، به شعبان انس می‌یابند بلکه انتظارش را کشیده، مشتاق حلولش می‌شوند و به درستی که در آن مناجات، علومی است والا از چگونگی معامله بنده با خداوند متعال و وجوه ادب‌ورزی در طریق معرفت حق و نیز مسئلت و دعا و استغفار به درگاه خداوند متعال و استدلال‌هایی لطیف که برای استحکام مقام امید و رجاء مناسب حال مناجات و سزاوار مقام عبودیت است.
در «مناجات شعبانیه» دلالت‌های صریح و واضحی در خصوص معانی قرب و لقاء که به سبب آن شبهه‌های اهل سلوک و شک‌های اهل انکار و وحشت اهل تردید برطرف می‌شود وجود دارد.
کوتاه سخن اینکه: همانا این مناجات، از اعمال بسیار با اهمیت این ماه محسوب است، بلکه بر سالک لازم است که بعضی از فرازهای آن را در تمام ایام سال ترک نکرده، در قنوت نمازهای خود و همچنین در دیگر حالات نیکوی خود، به سبب آن با خدایش مناجات کند.
و باید که از اهل غفلت نباشی و زمانی که می‌گویی: و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق أبصار القلوب حجب‌ النور فتصل الی معدن ‌العظمة و تصیر ارواحنا معلقة بعز قدسک.
چشم قلب‌های ما را به نور و ضیائی که به تو نظر کند، نورانی کن، تا چشم قلب‌ها، حجاب‌های نورانی را شکسته، به معدن عظمت متصل شود آنگاه روح‌های ما به عزت قدس تو بیاویزد.
و انسان باید تامل کند: در قلب او چشمی وجود دارد که به سبب آن، نور را درک کند و حجاب‌های نورانی چیست؟ تا بداند چه می‌گوید و از پروردگار خود چه می‌خواهد؟ خداوند متعال می‌فرماید: َمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ.
آیا هست کسی که درمانده را اجابت کند، زمانی که او را می‌خواند و بدی را از او برطرف کند؟
و فرموده است: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
مرا بخوانید تا برای شما اجابت کنم.
و می‌فرماید: وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ
از خداوند، از فضلش مسئلت کنید!
و می‌فرماید: إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا
به درستی که خداوند برای شما رحیم است.
و نمی‌فرماید: تنها لفظ‌هایی را بر زبان بیاورید!
به هر روی، آن مناجاتی است بس جلیل و نعمتی است بس بزرگ از برکت‌های خاندان محمد علیهم‌السلام که قدر عظمت آن را تنها کسی می‌تواند، بداند که برایش قلبی باشد و یا گوش بسپارد و او شاهد و گواه باشد: لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ
به جان خودم سوگند یاد می‌کنم که بیشتر مردم، قدر و ارزش نعمت مناجات با خداوند متعال را نمی‌دانند! و به درستی که منشأ این مناجات‌ها، علوم و معارف ارزشمندی است که کسی بر مقام و حدود و دایره آن آگاهی نخواهد یافت، جز اهل آن و آنان اولیای خداوند هستند، کسانی که از راه «کشف» و «شهود» به آن دست یافته‌اند. و رسیدن به حقیقت این مکاشفه‌ها به درستی که از بزرگ‌ترین نعمت‌های اخروی است که هیچ یک از نعمت‌های دنیوی را نمی‌توان با آن مقایسه کرد و اشارت صادق آل محمد صلی‌الله علیه و آله به همین است، آنجا که می‌فرماید:
به درستی که اگر همه مردم، آنچه را که در فضیلت معرفت خداوندی وجود دارد، می‌دانستند، چشم‌های خود را به آنچه دشمنان، از تمتعات زندگی دنیوی از آنها بهره می‌برند، باز نمی‌کردند، و دنیای آنها، در نزد اینان از آنچه در زیر پاهای خود لگد می‌کنند (شن و گل) پست‌تر می‌شد و به معرفت خداوندی منعم شده و لذت می‌بردند، مانند کسی که در باغ‌های بهشت همواره با اولیای خداوندی همنشین باشد.
* از مهم‌ترین عمل‌های این ماه، روزه گرفتن است، به مقداری که مناسب حال افراد باشد
به درستی که اخبار مفصّلی، در خصوص پاداش روزه این ماه روایاتی آمده است، اما من بنده تنها به بیان یک روایت از این روایات بسنده می‌کنم که شیخ‌ صدوق رحمه‌الله در «من لایحضره الفقیه» از حسن پسر محبوب از عبدالله پسر حزم ازدی روایت کرده است که گفت: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: هرکس که روز نخست ماه شعبان را روزه بگیرد، بهشت برای او واجب شود و هرکس دو روز روزه بگیرد خداوند در هر روز و شبی در دار دنیا به او نظر می‌افکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه می‌دهد و هر کس سه روز روزه بدارد، خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت می‌کند.
و سید بن طاووس در «الاقبال» می‌گوید: شاید مقصود از زیارت خداوند متعال در عرش برای قومی، این باشد که برای اهل بهشت در عرش‌الرحمن مکانی وجود دارد که هر کس به آنجا نائل شد، زائر خداوند خوانده شود، همچنان که خداوند کعبه را خانه (بیت) و حرم خود نام نهاده، و هرکسی که آن را قصد کند خدا را قصد کرده است.
نظر خود من بنده این است که گفته شود: مراد از «زیارت و لقا» عین همان چیزی است که در «مناجات شعبانیه» تفصیل داده شده و می‌گوید:
چشم قلب‌های ما را به نور و ضیایی که به تو نظر کند، نورانی کن، تا چشم قلب‌ها، حجاب‌های نورانی را منخرق نموده، به معدن عظمت متصل شود و آنگاه روح‌های ما به عزّت قدس تو بیاویزد.
از دیگر اعمال مهم این ماه، صلوات وارد شده در هر روز از شعبان است، به هنگام زوال که اینگونه شروع می‌شود: « اللهم صلی‌علی محمد و آل محمد، شجره النبوه...»
نمازهای وارده در شب‌های ماه شعبان از اعمال دیگر این ماه به شمار می‌رود و لازم است شخص سالک، در «ذکر» و «فکر» خود را به نشاط وا دارد که البته به اعتقاد بنده، بهتر این است که فرد به آنچه که سبک و آسان‌تر است، عمل کند.
رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود: در هر پنج‌شنبه از شعبان، ‌آسمان‌ها را زینت می‌کنند و فرشتگان چنین عرضه می‌دارند: ای خدای ما! روزه دارنده این روزها را ببخش و دعایش را اجابت کن! پس هر کس که در آن روز، دو رکعت نماز خوانده، در هر رکعت، یک بار فاتحه الکتاب و صد بار «قل‌ هوالله احد» را بخواند و وقتی سلام دهد، صد بار به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله صلوات بفرستد خداوند حاجت‌هایش را چه در امر دین باشد و چه در امر دنیا، برآورده می‌کند و هر کس که در این ماه، روزی را روزه بدارد، خداوند بدنش را بر آتش حرام می‌کند.
اما روز سوم شعبان، روز ولادت امام حسین علیه‌السلام است روزی که شرف آن، به مقدار شرف و ارزش صاحب آن روز است و بر شخص مشتاق لازم است که برای شکر، آن روز را با آنچه از روزه و زیارت و دعای وارده و غیر آن از مایه‌های تقرب برایش میسر شود، بزرگ بدارد.

ماه شعبان در نگاه مرحوم امام خمینی
مناجات شعبانیه
مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک وتعالی مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است. شاید بعضی از جهال ما هم اینطور اعتقاد دارند که این ادعیه وارد شده و این چیزهایی که از ائمه وارد شده است، اینها تشریفات است. می خواهند ما را یاد بدهند و حال اینکه مسئله این نیست، مسئله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها، آنها می دانند که در مقابل چه عظمتی ایستادند، آنها معرفت دارند به خدای تبارک و تعالی و می دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته، نه از این عارف ها لفظی – بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است... (صحیفه امام، ج 21، ص 2)
تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه
مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خود بین نبودند. هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط ، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند. انه کال ظلوما جهولا را که در آیه شریفه وارد شده است که عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین بعد می گوید: انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم. (صحیفه امام؛ ج 19، ص 253)
تفسیری از مناجات شعبانیه
و چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار سلام الله علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است نمی توانند وجدان کنند. آیه شریفه در قرآن: ثم دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی خوب، مفسرین، فلاسفه در این باب صحبتهاکردند، لکن آن ذوق عرفانی کم شده است: الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی و اجعلنی ممن نادیته فاجابک و ناجیته فصعق لجلاک اینها عناوینشان را خیال می کند انسان، خوب، ما هم می دانیم. نه عارف و نه فیسوف و نه دانشمند نمی توانند ذوب کنند چی هست مسئله. مسئله فصعق لجلالک که مبداش قرآن است: و خرموسی صعقا مسئله ای است که انسان گمان می کند که خوب افتاد غش کرد «صعق» یعنی غش کرد، اما این غش چی بوده است؟ غش حضرت موسی چه بوده است؟ این مسئله ای نیست که غیر موسی بفهمد یا :دنی فتدلی را، این مسئله ای نیست که غیر آن کسی که «دنو» پیدا کرده است بتواند فهم کند، ادراک کند، ذوب کند. یا همین جملاتی که دراین مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست، مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعا ممتنع است. ریاضات بسیار می خواهد تا انسان بتواند بفهمد که ناجیته [با فتح تا] نه ناجیته [با ضم تا] «ناجیته» این چی است؟ خدا با آدم مناجات می کند، چی است مناجات؟ چه خواسته اند ائمه؟ (صحیفه امام؛ ج17، ص457 - 458)
لزوم ایمان به مناجات
این از دعاهایی است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است. همه ائمه این دعا را، این مناجات را می خواندند، این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همه ائمه این مناجات را می خواندند. چی بوده است این؟ بین آنها و خدای تبارک و تعالی چه مسائلی بوده است؟ هب لی کمال الانقطاع الیک کمال انقطاع چی است؟ وبیدک لابید غیرک زیادتی و نقصی و نفعی و ضرّی؛ خوب، آدم به حسب ظاهر می گوید خوب، همه چیز با اوست. اما وجدان این مطلب که هیچ ضرری به ما نمی رسد الا به دست اوست، هیچ منفعتی نمی رسد الا به اوست، اوست ضار و نافع، اینها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است. و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم یک حظی ولو یک جلوه کوچکی در دل ها و قلب های ما واقع بشود، و لااقل مومن به این بشویم که قضیه «صعق» چه قضیه ای است. مومن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست. مناجات را مومن بشویم به آن، انکار نکنیم، نگوییم اینها حرف های درویشی است. همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است، همه این مسائل هست، نه به آن لطافت قرآن، لکن به نحو لطیف. آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند، و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند؛ البته به حقیقت اش هم کم آدمی است که می تواند پی برد تا چه رسد به اینکه ذایقه روح بچشد این را. چشیدن ذایقه یک مسئله فوق این مسائل است. (صحیفه امام؛ ج17، ص 458)
معنای کمال انقطاع
در مناجات مبارک شعبانیه می خواند: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک. الهی و اجعلنی ممن نادیته فاجابک و لا حظته فصعق لجلالک فناجیته سرّا.»
این کمال انقطاع، خروج از منزل خود و خودی و هرچه و هر کس، و پیوستن به او است و گسستن از غیر، و هبه ای الهی است به اولیای خلص پس از صعق حاصل از جلال که دنبال گوشه چشم نشان دادن او است و لا حظته... و ابصار قلوب تا به ضیاء نظره او نور نیابد، حجب نور خرق نشود و تا این حجب باقی است، راهی به معدن عظمت نیست و ارواح تعلق به عز قدس را درنیبندد و مرتبت تدلی حاصل نیاید ثم دنی فتدلی. ادنی از این، فنای مطلق و وصول مطلق است. (صحیفه امام؛ ج 18، ص443 - 444)
مناجات کم نظیر
آن چیزی که در قرآن به طور اسرار است، در ادعیه ائمه ما به طور اسرار است. در دعای شعبانیه می خوانیم که عرض می کند به خدا: واجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا، مسئله «صعق» را می آورد در میان، همان معنایی که در قرآن کریم راجع به حضرت موسی می گوید: فلما تجلی ربه للجبل و موسی در «صعق» واقع شد. این ماه صعق است و این هم ماهی است که همان صعق را می خواهد. این ماه تجلی الهی است بر پیغمبر اکرم و این ماه تجلی الهی به تبع پیغمبر اکرم بر امامان است. حضرت مهدی- سلام الله علیه- ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛ چنانچه آنچه از قرآن و پیغمبر اکرم برای بشر معلوم شده است، بعض ابعاد آن معنویات است، معنویاتی در قرآن است که برای هیچ کس جز پیغمبر اکرم و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کرده اند، کشف نشده است. و در ادعیه ما مسائلی است که همان طور است؛ همان طوری که رسول اکرم به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجوات است. آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت. آن خاتم ولایت کلی بالاصاله است واین خانم ولایت کلی به تبعیت است. پس این دو ماه، ماههایی هستند که باید ما راجع به آنها احترام قائل بشویم و ادعیه ای [را] که در این ماه مبارک؛ ماه معظم شعبان وارد شده است و پس از آن در ماه مبارک رمضان وارد شده است بخوانیم و درش تدیّر کنیم. (صحیفه امام؛ ج 20، ص 249 - 250)

ضرورت تفسیر دعاهای ائمه
مفسرانی که اهل این معانی هستند، ادعیه ائمه را تفسیر کنند! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که کم نظیر است؛ مثل دعای ابو حمزه که از حضرت سجاد وارد شده است، آن هم کم نظیر است و این هم کم نظیر است. دعای کمیل در شعبان وارد شده است و یکی از ادعیه ای است که در پانزده شعبان، شب پانزده شعبان خوانده می شود، مشتمل بر اسراری است که دست ما از آن کوتاه است. از ائمه هدی ادعیه ای وارد شده است که مضامین آنها را باید تامل کرد، و آنهایی که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند، بر آنها شرح کنند؛ آنها را به مردم ارائه بدهند، اگر چه هیچ کس نمی تواند آن چیزی [را] که به حسب واقع هست، شرح کند. ما از این مسئله باید بگذریم و همان اکتفا کنیم به اینکه ما تابع هستیم. و ما قائل به این هستیم که نور نبوت و نور امامت از صدر خلقت بوده است و تا آخر خواهد بود. (صحیفه امام؛ ج 20، ص 250)

شعبان در نگاه رهبر معظم انقلاب
توصیه‌های ماه شعبان:
رابطه خودتان را با خدا به‌وسیله دعا و ذکر تقویت کنید
به خدا توکل کنید. از خدای متعال توفیق بخواهید. رابطه‌تان را روز به روز با معنویت و خدای متعال تقویت کنید. مبادا اشتغالات کاری، شما را از ذکر و توجه و پرداختن به معنویات باز بدارد! یعنی یکی از خطرها این است که در عمل‌زدگی غرق بشویم و از آن ارتباط قلبی خودمان غافل بمانیم. آن چیزی که پشتوانه‌ی نشاط و شور و شوق و تحرک و توفیق ماست، کمک الهی است. کمک الهی را باید به معنای واقعی کلمه از خدا خواست و از خدا طلب کرد. هم باید نعمت الهی را - نعمت این مسئولیت و این توفیق خدمتی که به شما داده - شکر کرد و هم این‌که ازدیاد و دوام و استمرار آن را از خدای متعال طلب کرد و خواست. لذا این احتیاج دارد به توجه؛ این ایام ماه شعبان را مغتنم بشمارید. در این صلوات شریف ظهرها میخوانید: «الّذی کان رسول‌اللَّه - صلّی اللَّه علیه و اله - یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایّامه بخوعا لک فی اکرامه و اعظامه الی محلّ حمامه»؛ یعنی پیغمبر تا لحظه‌ی مرگ هم ماه شعبان و روزها و شبهای شعبان را گرامی میداشتند و همه‌ی شعبانها در زندگی آن بزرگوار این‌طور بود؛ که بعد در همین صلوات میخوانید: «اللّهم فأعنّا علی الاستنان بسنّته فیه و نیل الشّفاعة لدیه»؛ سنت این بزرگوار را در این ماه ان‌شاءاللَّه ادامه بدهید؛ توجه، دعا، ذکر و آماده شدن برای ورود در ماه مبارک رمضان.
بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت 1386/06/04

حقیقتاً از دل، با زبان مناجات با خدا حرف بزنید
شاید در ماه شعبان، بتوانیم با ذخیره‌ای که از این ماه گرفته‌ایم، آن مناجات پرسوز و گداز و پر مضمون را با نفس حقیقی بخوانیم - نه‌فقط الفاظ آن را مرور کنیم - و حقیقتاً از دل، با زبان آن مناجات با خدا حرف بزنیم، و اگر ان‌شاءاللَّه این همه فراهم شد، در ماه رمضان، آماده‌ی ورود بر سر سفره‌ی ضیافت الهی شویم و در اوج قله‌ی آن ماه، شایسته‌ی ورود به لیلةالقدر گردیم.
شما برادران عزیز، جزو بهترین کسانی هستید که میتوانید از این سفره‌ی انعام الهی که در ماههای رجب و شعبان و رمضان گسترده است، استفاده کنید. علت این است که در این میدان، آن‌که تلاش بیشتری میکند؛ آن‌که طهارت و صداقت بیشتری برای خود ذخیره میکند و آن‌که کار بیشتری در مقابل برداشت کمتر ارائه میدهد، مقربتر و موفقتر است. او بیشتر محل تلألؤ انوار الهی قرار میگیرد.
بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایى ‌1371/10/23

با دعای کمیل و مناجات شعبانیه مأنوس بشوید
این مناجات شعبانیه را ببینید. من یک وقتی از امام (رضوان‌الله‌علیه) پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان می‌آید و دوست دارید. فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که می‌دانید اصلاً ورود اصلی‌اش مال شب نیمه‌ی شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنی النّار اعملت اهلها انّی احبّک»؛ جهنم هم که من را ببری، فریاد می‌کشم تو را دوست دارم. و در دعای کمیل: «لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد می‌کشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.
باید با اینها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبی است؛ گاهی اوقات به وسیله‌یی که انسان را به اوج آسمانها و اوج معنویت می‌برد، تبدیل می‌شود؛ گاهی هم بعکس، به سنگ سنگینی تبدیل می‌شود که بسته شده به پای انسان و انسان را تا اعماق آب، تا اعماق دره فرو می‌برد؛ غرق می‌کند؛ پدر انسان را درمی‌آورد. اگر دل را به پول و به شهوت جنسی و به مقام و به این چیزها دادید، این همان سنگ سنگین است؛ دل دیگر نیست.

ماه شعبان در نگاه آقا مجتبی تهرانی

روی عن الحسین بن علی(علیهما السلام) قال: الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّکْر.[1]
این روایت از امام حسین(صلوات الله علیه) نقل شده است که حضرت فرمودند: استدراج از ناحیه خداوند نسبت به بنده اش، به این معنا است که خدا «نعمتی» را به سمت بنده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرستد و سرازیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و از آن طرف، «شُکر» را از او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد.

معنای «استدراج»

من در گذشته روایات متعدّدی را در ارتباط با «رابطه میان حوادث و گرفتاری ها با معصیت و گناه» خوانده ام که اینجا، جای مطرح کردن آن ها نیست؛ ولی در این روایت بحثی راجع به استدراج داریم که یکی از دلائل گرفتاری های انسان را دربر دارد. امام حسین در این روایت، استدراج را معنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند که گاهی خدا به بنده اش نعمت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، ولی از آن طرف بنده، شکر نعمت را به جا نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد؛ این به خاطر آن است که خداوند حالت شکرگذاری را از بنده سلب کرده است.

چرا «استدراج»؟!

اینجا سؤال پیش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید که چرا خدا چنین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و حال شکر را از بنده اش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد؟ او که نعمت را به بنده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، توفیق شکر را هم به او بدهد! یعنی چه که او نعمت را بدهد ولی توفیق شکر را از او بگیرد؟[2] چرا خدا توفیق شکر را از بنده اش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد تا او نتواند شکر نعمت را به جا آورد؟ اصلاً چه طور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که خدا با بنده اش چنین می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند؟

ناشکریِ انواع نعمت ها

حالا من خواهم گفت، چه طور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که استدراج پیش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. البته بنده اینجا نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانم زیاد روایت بخوانم و به نقل یک روایت بسنده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم. در روایتی از امام صادق(صلوۀ الله علیه) آمده است که[3] گاهی خدا به بنده اش نعمتی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، او هم آن نعمت را در راه معصیت خرج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و با آن گناه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.
منظور از نعمت هم در این روایت فقط پول نیست؛ چشم، گوش، دست، پا و تمام قوای انسانی، نعمت هایی است که خدا به انسان داده است. نعمت، فقط پول و اسکناس نیست! چشم هایتان را باز کنید و نعمت هایی را که خدا داده است، بشناسید! نعمت، متّصله و منفصله دارد که تمام سرتاپای انسان و آن چیزهایی که متعلّق به او است را در بر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد، این یعنی اینکه «ای انسان! همه وجودت و متعلقات وجودت، نعمت های خداوند است». اگر انسان نعمتی را در راه حرام مصرف کند و گناه کند، خدا به او مهلت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد تا استغفار کرده و از این گناه ها توبه نماید!

استدارج راهی به سوی «کفر»

این چیزهایی که من می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم، متن روایت امام صادق است. چون خیلی فرصت ندارم، همه روایت را نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانم. آیه قرآن هم این مطالب را دارد و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید: « إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً»[4] خدا مهلت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد تا ببیند آیا تو استغفار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی یا نه! اگر استغفار کردی مسأله ای پیش نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید، امّا اگر استغفار نکردی، خدا نعمتش را تجدید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند؛ یعنی نعمت را دوباره به تو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. اینجا دیگر تو توفیق شکرگذاری نداری و در حقیقت، خدا این توفقی را از تو سلب کرده است. این بی حساب نیست که خدا به بنده ای از بندگانش نعمت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و در عین حال، توفیق شکرگذاری را از او سلب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.
وقتی بنده گناه کرد و به جای عقاب، نعمت هایش زیاد شد، کم کم با خودش فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که چرا این همه گناه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند ولی هیچ اتّفاقی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتد؟! نکند خبری نیست؟! اصلاً شاید حلال و حرامی، نعوذبالله در کار نیست! از اینجا است که انسان به وادی کفر کشیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

چرا وضع کفّار خوب است؟!

خود شما هم دارید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید که کفّار وضع مادّی شان خوب است؛ این به خاطر همین مسأله استدراج است. اگر کسی بگوید: کفّار با توجه به اینکه این همه گناه و فجور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آن ها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکرگذاری را از آن ها گرفته است. این به ضرر آن ها است.

ریشه گرفتاری های مسلمین

مسلمان ها هم از این جهت مانند کفّار هستند که اگر نعمت به آن ها برسد و آن را در راه غضب الهی مصرف کنند، خدا برای توبه به آن ها مهلت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، اگر توبه کردند که هیچ، وگرنه توفیق شکرگذاری از آن ها سلب شده و دچار استدراج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند. گرفتاری های ما هم از همین جا نشأت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد که ما نعمت ها را، نعوذبالله در راه گناه صرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم و بعد مبتلا به انواع گرفتاری ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم تا بیدار شویم و استغفار کنیم. این گرفتاری ها نیز، پس گردنی هایی است که خدا برای باز شدن چشم بنده اش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند که بنده بگوید: خدایا غلط کردم که نعمتت را در بیراهه خرج کردم!
حال اگر نعمت را در مسیر غضب الهی خرج کردیم و وقتی هم که خدا برای بیدار شدنمان ما را به گرفتاری ها مبتلا کرد، باز هم چشم هایمان باز نشد و توبه و استغفار نکردیم، اینجا است که دچار استدراج شده و نعوذبالله به وادی کفر کشیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم! من صریح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم تا جای هیچ بحثی باقی نماند.

جایگاه و ویژگی ماه شعبان

«استغفار کردن» کمک به «رحمۀ للعالمین» است!

امّا این مباحث را گفتم که یک تذکّر بدهم. ماه، ماه شعبان است. ماه، ماه استغفار است. ماه، ماه پیغمبر اکرم است. ما در روایات داریم که حضرت فرمود: «أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَى شَهْرِی »[5] ماه، ماه من است؛ خداوند کسی را که در این ماه به من کمک کند، رحمت کند! این یعنی چه؟
پیغمبر چون رحمۀ للعالمین است، کارش این است که برای همه ما رحمت باشد و همه ما را مورد رحمت قرار دهد؛ ماه هم، ماه پیغمبر است؛ حال او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بندگان را شستشو داده و وارد دریای رحمت کند، پس از ما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد که ما با استغفار و توبه، به او کمک کنیم تا او ما را شستشو دهد.

ماهِ شستشوی نبوی

پس این ماه، ماه شستشو است؛ ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و پیش خدا شفاعتشان را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. بیایید هرچه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.

تناسب «آداب ماه شعبان» با «خصوصیّات صاحب ماه»

لذا شما ببینید، در اعمالی که به عنوان آداب این ماه وارد شده است، اوّل روزه آمده است، دوم یک استغفار ذکر شده است و سوم هم باز استغفار وارد شده است. به مفاتیح الجنان مراجعه کنید! برای این ماه دو استغفار ذکر شده است؛ یکی اینکه انسان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» از خدا استغفار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم و از او طلب توبه دارم؛ و دیگری اینکه هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» از خدایی که جز او خدایی نیست، مهربان و بخشنده است، زنده و پاینده است، طلب مغفرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم و توبه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمایم.[6] این ها به خاطر آن است که این ماه، ماه تطهیر نبوی برای امّت خویش است و پیغمبر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد امّتش را تطهیر کند. این کار با استغفار امّت، بر پیغمبر آسان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.



چکیده:
پس این ماه، ماه شستشو است؛ ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و پیش خدا شفاعتشان را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. بیایید هرچه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.

اعمال ماه شعبان


شب اوّل ماه
نمازهای زیادی برای شب اوّل ماه ذکر شده است که معروف ترین آن :12 رکعت نماز است (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و 15مرتبه «توحید» خوانده می شود.
روز اوّل ماه
در این روز ، روزه فضیلت فراوانی دارد و امام صادق(ع) درباره روزه در این روز می فرماید :
هر کس روز اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب می شود .
رسول خدا(ص) فرمود:
هر کس سه روزِ اوّل ماه شعبان را روزه بگیرد و شب هایش را قیام کند و دو رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی یک مرتبه «حمد» و یازده مرتبه «قُل هُوَ اللّهُ اَحد» را بخواند، خداوند شرّ اهل آسمان و زمین و شرّ ابلیس و هر سلطه ستمگری را از او برطرف سازد و خداوند گناهان فراوانی را از او می آمرزد.
خداوند در روز اول شعبان به درهای بهشت امر می کند که باز شوید و به شاخه های درخت طوبی امر می کند که شاخه هایش را نزدیک این دنیا بیاورد، هر کس دری از خیر و نیکی را در این روز فرا گیرد، هر که نماز مستحبی در این روز ادا کند، هرکه در این روز، روزه بگیرد، هر که میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه اش یا مرد و زن بیگانه صلح برقرار کند، کسی که طلبی از کسی دارد از او کم کند.
کسی که قرضی را که صاحبش از بازگشت آن مأیوس شده به یادآورد و آنرا ادا کند، کسیکه کفالت یتیمی را بر عهده بگیرد، کسیکه قرآن یا چیزی از آنرا بخواند، کسیکه خدا را به یاد آورد و نعمتهای او را بشمارد و او را شکر کند، کسیکه مریضی را عیادت کند، کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند، کسی که جنازه ای تشییع کند، کسی که مصیبت زده را تسلیت گوید، کسی که کار خیر انجام دهد. حتماً به شاخه ای از درخت طوبی آویخته می شود.
روز سوم ماه
این روز که روز ولادت حسین بن علی(ع) است.
در این روز بهتر است روزه بگیرید و این دعا را بخوانید:
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فی هذَا الْیَوْمِ، اَلْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ،
خدایا از تو خواهم به حق مولود در این روز آن مولودی که به او وعده شهادت داده شده بود پیش از این که بانگش در این دنیا بلند شود و به دنیا آید
بَکَتْهُ السَّمآءُ وَمَنْ فیها، وَالاَْرْضُ وَمَنْ عَلَیْها، وَلَمّا یَطَأْ لابَتَیْها، قَتیلِ الْعَبْرَةِ، وَسَیِّدِ الاُْسْرَةِ،
آسمانها و هر که در آنها است و زمین و هرکه بَر آن است برایش گریستند پیش از آن که قدم در این جهان گذارد کشته اشک و آه و آقای طایفه بشر
اَلْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ، اَلْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ، وَالشِّفآءَ فی تُرْبَتِهِ،
آن کس که در روز رجعت به یاری مدد شده و آن که پاداش کشته شدنش این بود که امامان از نسل اویند و درمان در تربت او است
والْفَوْزَ مَعَهُ فی اَوْبَتِهِ، والاَْوصِیآءَ مِنْ عِتْرَتِهِ، بَعْدَ قآئِمِهِمْ وَغَیْبَتِهِ،
و پیروزی در زمان رجعت با او و اوصیا از عترت اوست پس از حضرت قائم و پس از دوران غیبتش
حَتّی یُدْرِکُوا الاَْوْتارَ، وَیَثْأَرُوا الثّارَ، وَیُرْضُوا الْجَبّارَ، وَیَکُونُوا خَیْرَ اَنْصار، صَلَّی اللهُ عَلَیْهِمْ، مَعَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ،
تا این که انتقام گیرند و خونها را باز گیرند و خدای جبار را خشنود سازند و بهترین یاران دین خدا باشند درود خدا بر ایشان در هر زمان که رفت و آمد دارد شب و روز
اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ، وَاَسْئَلُ سُؤالَ مُقْتَرِف مُعْتَرِف،
خدایا پس به حق ایشان به سوی تو دست نیاز دراز کنم و از تو خواهم خواستن شخص گنه کار اعتراف کننده
مُسیئ اِلی نَفْسِهِ مِمّا فَرَّطَ فی یَوْمِهِ وَاَمْسِهِ، یَسْئَلُکَ الْعِصْمَةَ اِلی مَحَلِّ رَمْسِهِ،
بدکردار به نفس خویش از کوتاهی هایی که در امروز و دیروزش کرده و اکنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن در گور
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَعِتْرَتِهِ، وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ، وَبَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ، وَمَحَلَّ الاِْقامَةِ،
خدایا پس درود فرست بر محمّد و عترتش و ما را در زمره او محشور گردان و جای ده ما را با او در خانه کرامت (بهشت) و جایگاه ماندن همیشگی
اَللّهُمَّ وَکَما اَکْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ فَاَکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ، وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ،
خدایا چنانچه ما را به شناختنش گرامی داشتی هم چنان ما را به نزدیک شدن با او گرامی دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزی ما گردان
وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یُسَلِّمُ لاَِمْرِهِ، وَیُکْثِرُ الصَّلاةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ، وَعَلی جَمیعِ اَوْصِیآئِهِ وَاَهْلِ اَصْفِیآئِهِ،
و بگردان ما را از کسانی که تسلیم دستور اویند و هنگام بردن نامش بسیار بر او درود فرستند و بر همه اوصیا و خاندان برگزیده اش
اَلْمَمْدُودینَ مِنْکَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَیْ عَشَرَ، اَلنُّجُومِ الزُّهَرِ، وَالْحُجَجِ عَلی جَمیعِ الْبَشَرِ،
که یاری شده اند از جانب تو به عدد دوازده، آن ستارگان درخشان و حجت های تو بر تمامی افراد بشر
اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فی هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَة، وَاَنْجِحْ لَنا فیهِ کُلَّ طَلِبَة، کَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّد جَدِّهِ،
خدایا و ببخش به ما در این روز بهترین بخشش ها را و برآور برای ما در این روز هر خواهشی را چنانچه حسین را به محمّد جدش بخشیدی
وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ، فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ، نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ، وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ، آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
و فطرس به گهواره حسین پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستیم پس از شهادت او بالای تربتش آمده و چشم به راه رجعت او هستیم اجابت کن ای پروردگار جهانیان.
پس از آن، این دعا را که به دعای امام حسین(ع) معروف است می خوانی. این دعا آخرین دعایی است که آن حضرت در روز عاشورا (همان روزی که دشمنانش زیاد بودند) خواند:
اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِی الْمَکانِ، عَظیمُ الْجَبَرُوتِ، شَدیدُ الْمِحالِ، غَنِیٌّ عَنِ الْخَلایِقِ،
خدایا تویی والامکان و بزرگ جبروت و سخت نیرو و بی نیاز از خلایق
عَریضُ الْکِبْرِیآءِ، قادِرٌ عَلی ما تَشآءُ، قَریبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ،
دارای بزرگی پهناور، توانای بر هر چه خواهی، نزدیک مهر، راست وعده، فراوان نعمت،
حَسَنُ الْبَلاءِ، قَریبٌ إذا دُعیتَ، مُحیطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْکَ،
نیکو آزمایش، نزدیک هرگاه خوانده شوی محیط به هر چه آفریده ای توبه پذیر برای آن کس که به سویت توبه کند
قادِرٌ عَلی ما اَرَدْتَ، وَمُدْرِکٌ ما طَلَبْتَ، وَشَکُورٌ اِذا شُکِرْتَ، وَذَکُورٌ اِذا ذُکِرْتَ،
توانا بر هر چه اراده کنی و بدست آرنده آنچه بجویی و سپاس پذیر هرگاه سپاس شوی و یاد کنی هنگامی که یادت کنند
اَدْعُوکَ مُحْتاجاً، وَاَرْغَبُ اِلَیْکَ فَقیراً، وَاَفْزَعُ اِلَیْکَ خآئِفاً،
می خوانمت نیازمندانه و توجه کنم بسویت فقیرانه و پناه آرم بسویت خائفانه
وَ اَبْکی اِلَیْکَ مَکْرُوباً، وَاَسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً، وَاَتوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً... .
و گریه کنم به درگاهت از روی غمزدگی و ملولانه کمک جویم بوسیله تو ناتوانانه و توکل کنم بر تو کفایت خواهانه.
شب سیزدهم ماه
شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم، «لیالی بیض» یعنی شب های روشن، نامیده می شود که اعمال ماه شعبان در این روزها ثواب فراوانی دارد.
شب نیمه شعبان
نیمه شعبان روز ولادت حضرت مهدی منجی عالم بشریت است و بسیار گرامی و دارای ارزش فراوانی است. در این شب در تقرّب جستن به سوی خدا تلاش کنید زیرا شبی است که خدا قسم یاد کرده که سائلی را از درگاه خود دست خالی برنگرداند.
از حضرت باقر (ع) از فضیلت و برتری شب نیمه شعبان سؤال شد فرمود:آن شب برترین شبها بعد از لیلة القدر است و در آن شب است که خداوند فضل خود را به بندگان عطا می فرماید و آنها را به کرم خود می آمرزد.
اعمال شب نیمه شعبان
غسل که طبق روایتی از امام صادق(ع) سبب تخفیف گناهان است.
احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار.
در روایت آمده هر که این شب را احیاء دارد در روزی که دل ها می میرند دل او هرگز نمی میرد.
حضرت امیرمؤمنان(ع) از رسول خدا(ص) نقل می کند:«هنگامی که شب نیمه شعبان فرا می رسد آن را به عبادت به سر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اوّل تا آخر این شب، از جانب خداوند ندا می آید:آیا استغفار کننده ای هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که طلب روزی کند و من روزی او را وسعت بخشم؟».
جبرئیل به رسول خدا(ص) گفت:هر کس این شب را به تسبیح و تکبیر و دعا و نماز و استغفار و... احیا بدارد، خداوند گناهانش را می آمرزد، و جایگاه و منزل او بهشت خواهد بود... ای محمّد! این شب را احیا بدار، و به امّتت فرمان ده آن را احیا دارند. جبرئیل پس از بیان فضایل دیگری برای این شب، در پایان گفت:محروم واقعی کسی است که از خیر و برکت این شب محروم باشد.
زیارت امام حسین (ع)
با فضیلت ترین اعمال در این شب که باعث آمرزش گناهان می شود ، زیارت امام حسین است .
صلوات هر روز ماه شعبان
بهتر است این صلوات را هر روز ظهر بخوانید.
دعای کمیل
دعای کمیل را که حضرت علی(ع) در این شب به کمیل تعلیم داد، بخوانید.
در روایتی آمده که کمیل گفت:
با مولایم علی (ع) در مسجد بصره نشسته بودم و گروهی از اصحابش گرد او جمع شده بودند. یکی از آنها عرض کرد معنای فرمایش خدای تعالی که فرموده:فیها یفرّق کلّ امر حکیم چیست؟
آن حضرت فرمود:
شب نیمه شعبان است به آن کسی که جانم به دست اوست بنده ای از بندگان خدا نیست مگر اینکه آنچه از نیک و بد بر او جاری می شود در شب نیمه شعبان بر او مقرر شده است و هیچ بنده ای آن شب را احیاء ندارد و دعای خضرع را نمی خواند مگر اینکه دعای او مستجاب گردد!
هنگامی که حضرت به منزل بازگشت من شبانه به خدمتشان رفتم و درب را کوبیدم فرمود:ای کمیل! تو را چه مطلبی است؟ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! مطلبم دعای خضرع است.
فرمود:
ای کمیل! بنشین و هنگامی که این دعا را حفظ کردی در هر شب جمعه یا در ماهی یک مرتبه یا در سالی یک مرتبه، یا در عمر خودت یک مرتبه آن را بخوان خداوند از تو چاره سازی و یاریت کند روزیت دهد و هرگز مغفرت خود را از تو باز ندارد.
ذکر
در این شب صد مرتبه بگویید:سبحان اللّه و صد مرتبه بگوید:الحمد للّه و صد مرتبه بگوید:اللّه اکبر و صد مرتبه بگوید:لا إلهَ إلاَّ اللّهُ که طبق روایتی از امام باقر(ع) هرکس چنین کند، خداوند گناهان گذشته او را بیامرزد و حاجت های دنیوی و اخروی او را برآورده سازد.
خواندن دعا
این دعا که «سیّد بن طاووس» و «شیخ طوسی» آن را نقل کرده اند و به منزله زیارت امام زمان(علیه السلام) است:
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِکَ، وَمَوْعُودِهَا الَّتی قَرَنْتَ اِلی فَضْلِها فَضْلاً،
خدایا به حق این شبی که ما در آنیم و به حق آن کس که در آن به دنیا آمده و حجتت و موعود آن که همراه کردی به فضیلت این شب فضیلت دیگری
فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ، وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِکَ،
و بدین سبب تمام شد کلمه تو براستی و عدالت تغییر دهنده ای برای کلمات تو نیست و پس زننده ای برای آیات تو نیست
نُورُکَ الْمُتَاَلِّقُ، وَضِیآؤُکَ الْمُشْرِقُ، وَالْعَلَمُ النُّورُ فی طَخْیآءِ الدَّیْجُورِ، اَلْغائِبُ الْمَسْتُورُ،
آن نور درخشانت و آن روشنی فروزانت و آن نشانه نورانی در شب تاریک ظلمانی آن پنهان غایب از انظار
جَلَّ مَوْلِدُهُ، وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ، وَالْمَلائِکَةُ شُهَّدُهُ، وَاللهُ ناصِرُهُ وَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ، وَالْمَلائِکَةُ اَمْدادُهُ،
که ولادتش بزرگ و کریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور و کمک کار اوست در آن هنگام که وعده اش برسد و فرشتگان مددکارش باشند
سَیْفُ اللهِ الَّذی لا یَنْبُو، وَنُورُهُ الَّذی لا یَخْبُو، وَذُوالْحِلْمِ الَّذی لا یَصْبُوا،
آن شمشیر برنده خدا که کُند نشود و نور او که خاموش نگردد و بردباری که کار بی رویه انجام ندهد
مَدارُ الدَّهْرِ، وَنَوامیسُ الْعَصْرِ، وَوُلاةُ الاَْمْرِ، وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،
چرخ روزگار بخاطر او گردش کند و او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گردد
وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ، تَراجِمَةُ وَحْیِهِ، وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ،
و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحی خدا و سرپرستان امر و نهی او
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ، اَلْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ، وَاَدْرِکْ بِنا أَیّامَهُ، وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ،
خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان که در پس پرده است از عوالم آنها و ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان
وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ، وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ، وَاکْتُبْنا فی اَعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ،
و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهی ما را به خونخواهی او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما
وَاَحْیِنا فی دَوْلَتِهِ ناعِمینَ، وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ، وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ، وَمِنَ السُّوءِ سالِمینَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،
و ما را در دولتش شادکام و متنعم و به هم نشینیش بهره مند و به گرفتن حقش پا بر جا بدار و از بدی ها بر کنارمان کن ای مهربانترین مهربانان
وَالْحَمْدُللهِِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ، وَعِتْرَتِهَ النّاطِقینَ،
و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهای او بر آقای ما محمّد خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد
وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ، واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ.
و از رحمت خود دور ساز تمام ستمکاران را و میان ما و ایشان داوری کن ای محکمترین حکم کنندگان.
پنجم:«شیخ طوسی» از اسماعیل بن فضل هاشمی روایت کرده که گفت:حضرت صادق(ع) این دعا را به من تعلیم داد تا آن را در شب نیمه شعبان بخوانم:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، اَلْعَلِیُّ الْعَظیمُ، اَلْخالِقُ الرّازِقُ، اَلْمُحْیِی الْمُمیتُ،
خدایا تویی زنده پاینده والای بزرگ آفریننده و روزی دهنده زنده کننده و میراننده
اَلْبَدیءُ الْبَدیعُ، لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ، وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ،
آغاز کننده و پدید آرنده، برای توست بزرگی و فضیلت و از آن توست ستایش و نعمت
وَلَکَ الْجُودُ وَلَکَ الْکَرَمُ، وَلَکَ الاَْمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ،
و از آن توست جود و بزرگواری و از توست فرمان و شوکت و خاص تو است سپاسگزاری
وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، یا واحِدُ یا اَحَدُ، یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ،
که یگانه ای و شریکی برایت نیست ای یگانه ای یکتا ای بی نیاز ای که فرزندی ندارد و فرزند کسی نباشد و نیست برایش همتایی هیچ کس
صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاْغفِرْ لی وَارْحَمْنی، وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی،
درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کفایت کن از من آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده
وَاقْضِ دَیْنی، وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقی، فَاِنَّکَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ کُلَّ اَمْر حَکیم تَفْرُقُ،
و قرضم را ادا کن و در روزیم گشایش ده زیرا که تو در این شب هر کار محکمی را از هم جدا کنی
وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ، فَارْزُقْنی وَاَنْتَ خَیْرُ الرّازِقینَ،
و هر یک از مخلوقات خود را بخواهی روزی دهی پس روزیم ده که تو بهترین روزی دهندگانی
فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقآئِلینَ النّاطِقینَ:وَاسْئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ. فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ،
زیرا تو خود گفتی و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستی که فرمودی «از خدا بخواهید از فضل او» پس من از فضل تو می خواهم
وَ اِیّاکَ قَصَدْتُ، وَابْنَ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ، وَلَکَ رَجَوْتُ، فَارْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و تو را قصد کردم و به فرزند پیمبرت اعتماد کردم و از توامیدوارم پس به من رحمت کن ای مهربانترین مهربانان.
حضرت رسول(ص) در این شب این دعا را می خواندند:
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا وَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ،
خدایا بهره ما کن از ترس خود بدان اندازه که حائل شود میان ما و نافرمانیت
وَمِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ، وَمِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا،
و از اطاعت خویش بدان مقدار که ما را به خشنودی و رضوان تو برساند و از یقین بدان حد که بوسیله آن ناگواری های دنیا بر ما آسان گردد
اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا، وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا،
خدایا ما را به گوش هایمان و دیده هامان و نیرویمان تا زنده ایم بهره مند ساز و آن را وارث ما گردان
وَاجْعَلْ ثارَنا عَلی مَنْ ظَلَمَنا، وَانْصُرنا عَلی مَنْ عادانا، وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا،
و خون ما را به گردن کسی انداز که بر ما ستم کرده و یاری ده ما را بر کسی که با ما دشمنی کند و مصیبت ما را در دینمان قرار مده
وَلا تَجْعَلِ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا، وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا، وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و دنیا را بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلّط مکن بر ما کسی را که بر ما رحم نکند به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
بهترین دعا، در شب نیمه شعبان
امام صادق فرمود:وقتی که نماز عشا را بجا آوردی، دو رکعت نماز بگزار و در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «قل یا ایّها الکافرون»و در رکعت دوم، سوره «حمد» و سوره «توحید» را بخوان، پس از نماز، 33 مرتبه بگو:سبحان اللّه 33 مرتبه الحمد للّه و 34 مرتبه اللّه اکبر. آنگاه بگو:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِی الْمُهِمّاتِ، وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فیِ الْمُلِمّاتِ،
ای که به سوی اوست پناه بندگان در کارهای اندوه خیز و به سوی او پناه برند خلایق در پیش آمدهای ناگوار
یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ، وَیا مَنْ لا تَخْفی عَلَیْهِ خَواطِرُ الاَْوْهامِ وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ،
ای دانای آشکار و نهان و ای که بر او پنهان نماند اندیشه هایی که در دلها افتد و تصرف کردن آن خاطرات
یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ، یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الاَْرَضینَ وَالسَّمواتِ،
ای پروردگار خلایق و آفریدگان ای که ملکوت زمین ها و آسمان ها بدست اوست
اَنْتَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ،
تویی خدایی که معبودی جز تو نیست بسویت توسل جویم به کلمه «لا اله الا انت»
فَبِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اِجْعَلْنی فی هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ فَرَحِمْتَهُ، وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ،
پس ای خدایی که معبودی جز تو نیست بگردان مرا در این شب از کسانی که بسویش نگریسته و مورد رحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت کرده
وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ، وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ، وَعَظیمِ جَریرَتِهِ،
و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفته ای و از خطاهای گذشته اش و گناه بزرگش در گذشته ای
فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبی، وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فی سَتْرِ عُیُوبی،
پس من از گناهانم به تو پناهنده شده و به تو ملتجی گشته ام در این که عیوبم را بپوشانی
اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ، وَاحْطُطْ خَطایایَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ، وَتَغَمَّدْنی فی هذِهِ اللَّیْلَةِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ،
خدایا پس جود کن بر من به کرم خود و فضلت و بریز خطاهای مرا به بردباری و گذشت خویش و فراگیر مرا در این شب به فراوان کرمت
وَاجْعَلْنی فیها مِنْ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ، وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ، وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصَفْوَتَکَ،
و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت که آنان را برای طاعت خویش برگزیده و برای پرستشت انتخاب فرمودی و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قراردادی
اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ، وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ،
خدایا بدار مرا از آن کسانی که کوششش به جایی رسیده و از نیکی ها بهره فراوان نصیبش گشته
وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ، وَفازَ فَغَنِمَ، وَاکْفِنی شَرَّ ما اَسْلَفْتُ،
و بگردانم از آنان که تندرست شده و متنعم و رستگار و بهره مند گشته و کفایت کن مرا از شر آنچه کرده ام
وَاعْصِمْنی مِنَ الاِْزدِیادِ فی مَعْصِیَتکَ، وَحَبِّبْ اِلَیَّ طاعَتَکَ، وَما یُقَرِّبُنی مِنْکَ، وَیُزْلِفُنی عِنْدَکَ،
و نگاهم دار از افزودن در نافرمانیت و دوست گردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیک و مقرّب درگاهت گرداند
سَیِّدی اِلَیْکَ یَلْجَأُ الْهارِبُ، وَمِنْکَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ، وَعَلی کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ،
آقای من به سوی تو پناه آرد شخص گریز پای و از تو عاجزانه طلب کند جوینده و بر کرم تو تکیه کند شخص عذرخواه و توبه کننده
اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ، وَاَنْتَ اَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ، وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ، وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ،
ادب کردی بندگانت را به کرم ورزی به آنها و تو کریم ترین کریمانی و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادی و خود آمرزنده و مهربانی
اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنی ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ، وَلا تُؤْیِسْنی مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ،
خدایا پس مرا از آنچه از کرمت امید دارم محرومم مکن و از نعمت های ریزانت مأیوسم مدار
وَلا تُخَیِّبْنی مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ لاَِهْلِ طاعَتِکَ، وَاجْعَلْنی فی جُنَّة مِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ،
و از بهره های فراوانت که در این شب برای فرمانبردارانت مقرّر داشته ای بی بهره ام مساز و مرا در پناهگاه محکمی از آزار مخلوقات شرورت قرار ده
رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ، فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَجُدْ عَلَیَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ،
پروردگارا اگر من چنین شایستگی ندارم ولی تو شایسته کرم و گذشت و آمرزشی و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنی نه بدانچه من سزاوار آنم
فَقَدْ حَسُنَ ظَنّی بِکَ، وَتَحَقَّقَ رَجآئی لَکَ، وَعَلِقَتْ نَفْسی بِکَرَمِکَ، فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، وَاَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ،
زیرا براستی گمان من نیک است و امیدم درباره تو محکم شده و جانم به سر رشته کرم تو آویخته است پس تویی مهربانترین مهربانان و کریمترین کریمان
اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنی مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ، وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ،
خدایا مرا مخصوص بدار از کرم خویش به بهره های فراوان و تقسیم های شایانت و از کیفر تو به عفوت پناه می برم
وَاغْفِر لِیَ الذَّنْبَ الَّذی یَحْبِسُ عَلَیَّ الْخُلُقَ، وَیُضَیِّقُ عَلَیَّ الرِّزْقَ،
و بیامرز برایم آن گناهی را که عادت بد (مانند دروغ) را بر من حبس کند و روزی را بر من تنگ سازد
حَتّی اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ، وَاَنْعَمَ بِجَزیلِ عَطآئِکَ، وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِکَ،
تا من به خشنودی شایسته تو اقدام کنم و به عطای فراوانت متنعم گردم و به نعمتهای بسیارت خوشبخت شوم
فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ، وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ، وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَبِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ،
زیرا من به آستان تو پناه آوردم و به کرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس کیفرت و به بردباریت پناه جستم از خشمت
فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ، وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ، اَسْئَلُکَ بِکَ لا بِشَیْء هُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ.
پس به من عطا کن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش کردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزی از تو بزرگتر نیست.
سپس به سجده می روی و 20 مرتبه می گویی:یا رَبِّ و هفت مرتبه یا اَللهُ و هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ و 10 مرتبه:ما شآءَ اللهُ و 10 مرتبه لا قُوّةَ اِلاَّ بِاللهِ. آنگاه صلوات می فرستی بر پیغمبر و آل او(علیهم السلام) و از خدا حاجت خود را می طلبی. به خدا سوگند! اگر کسی با انجام این عمل، از خدا حاجت بطلبد، هرچند بسیار فراوان باشد خداوند آن را به کرم و فضل گسترده اش برآورده می سازد.
دعاهایی که مرحوم «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» نقل کرده اند
اِلهی تَعَرَّضَ لَکَ فی هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَقَصَدَکَ فیهَا الْقاصِدُونَ، وَاَمَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطّالِبُونَ، وَلَکَ فی هذَا اللَّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ، وَعَطایا وَمَواهِبُ، تَمُنُّ بِها عَلی مَنْ تَشآءُ مِنْ عِبادِکَ، وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْکَ، وَها اَنَا ذا عُبَیْدُکَ الْفَقیرُ اِلَیْکَ، اَلْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ، فَاِنْ کُنْتَ یا مَولایَ تَفَضَّلْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلی اَحَد مِنْ خَلْقِکَ، وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَة مِنْ عَطْفِکَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، اَلْخَیِّرینَ الْفاضِلینَ، وَجُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَمَعْرُوفِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد خاتَمِ النَّبیّینَ وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً، اِنَّ اللهَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَ، فَاسْتَجِبْ لی کَما وَعَدْتَ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.

سجده ها و دعاهایی که از رسول خدا(ص) روایت شده است
در روایتی که از امام صادق(علیه السلام)نقل شده است، چنین آمده:شب نیمه شعبان داخل شد و آن شب رسول خدا(ص) نزد یکی از همسران خود بود; وقتی که شب به نیمه رسید آن حضرت از بستر برای عبادت برخاست؛ همسرش در پی آن حضرت روان شد، در حالی که خود را به چادرش پیچیده بود و در جستجوی آن حضرت بود؛; ناگاه رسول خدا(ص) را در سجده یافت، که مثل جامه ای به زمین چسبیده بود. به حضرت نزدیک شد، شنید که آن حضرت در سجده خود می گوید:
سَجَدَ لَکَ سَوادی وَخَیالی، وَآمَنَ بِکَ فُؤادی، هذِهِ یَدایَ وَماجَنَیْتُهُ عَلی نَفْسی، یا عَظیمُ تُرْجی لِکُلِّ عَظیم، اِغْفِرْ لِیَ الْعَظیمَ، فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلاَّ الرَّبُّ الْعَظیمُ
آنگاه سر خود را بلند کرد و سپس به سجده رفت و عرض کرد:
اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَانْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ، وَصَلَحَ عَلَیْهِ اَمْرُ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، مِنْ فُجأَةِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ، وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ، اَللّهُمَّ ارْزُقْنی قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً، وَمِنَ الشِّرْکِ بَریئاً، لا کافِراً ولا شَقِیّاً
آنگاه دو طرف روی خود را به خاک گذاشت و گفت:
عَفَّرْتُ وَجْهی فِی التُّرابِ، وَحُقَّ لی اَنْ اَسْجُدَ لَکَ.
مالیدم به خاک رویم را و بر من سزاست که برایت سجده کنم.
نماز جعفر طیّار و نمازهای فراوانی برای شب نیمه شعبان وارد شده است
امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) روایت کرده اند که فرمودند:وقتی که شب نیمه شعبان می شود، چهار رکعت نماز بجا آور (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت، حمد یک مرتبه و قل هو اللّه احد را صد مرتبه بخوان و پس از پایان چهار رکعت بگو:
اَللّهُمَّ اِنّی اِلَیْکَ فَقیرٌ، وَمِنْ عَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ، اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمی، وَلا تُغَیِّرْ جِسْمی، وَلاتَجْهَدْ بَلائی، وَلاتُشْمِتْ بی اَعْدآئی، اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ، وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ، وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَاَعُوذُبِکَ مِنْکَ، جَلَّ ثَنآؤُکَ، اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ، وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ.
آخرین جمعه ماه شعبان
حضرت رضا(ع) در آخرین جمعه از ماه شعبان به اباصلت فرمود :بیشتر شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است، در این باقیمانده ماه تقصیرهای گذشته ات را تدارک کن و بر آنچه به کارت می آید همّت کن، در دعا و استغفار و تلاوت قرآن بسیار بکوش و از گناهان خویش به سوی خدا توبه کن تا ماه رمضان فرا می رسد بر خدا مخلص باشی.
امانتی که بر گردن داری ادا ساز، هر کینه ای در قلب تو از برادر مؤمنت باشد آن را برانداز و هر گناهی بر تو مانده که مرتکب آن شده ای آن را از دل ریشه کن ساز و از خدا پروا داشته باش و بترس و در آشکارا و پنهان بر او توکّل نمای. همانگونه که خود فرموده:ومن یتوکّل علی الله فهو حسبه انّ اللّه بالغ أمره قد جعل اللّه لکلّ شی ءٍ قدر یعنی آنکس که بر خدای توکل کند خدا او را بس است زیرا خداوند امر خود را به انجام رساننده است و برای هر چیز اندازه ای قرار داده است.
اللّهم ان لم یکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفرلنا فیما بقی منه )در این ماه خدای تعالی به احترام و حرمت ماه رمضان گردن هایی را از جهنّم آزاد می سازد.
اعمال سه روز آخر ماه شعبان
روزه
امام صادق(ع) می فرماید :
هر کس سه روز از آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به ماه مبارک رمضان متّصل سازد، خداوند متعال ثواب روزه دو ماه متوالی را برای او بنویسد.
دعای شب آخر ماه شعبان و اوّل ماه رمضان
امام صادق(ع) در شب آخر ماه شعبان و شب اوّل ماه رمضان این دعا را می خواند:
اللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ، هُدیً لِلنّاسِ وَبَیِّنات مِنَ الْهُدی وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ،
خدایا این ماه مبارکی که قرآن در آن نازل گشته آن قرآنی که راهنمای مردم گردیده و نشانه های روشنی از راهبری و جدا کردن میان حق و باطل است فرا رسیده
فَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا، وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فی یُسْر مِنْکَ وَعافِیَة، یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَشَکَرَ الْکَثیرَ، اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسیرَ،
پس ما را در این ماه سالم بدار و آن را در حال آسانی و تندرستی از ما بگیر ای که بگیرد اندک راو بسیار قدردانی کند، این طاعت اندک را از من بپذیر
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لی اِلی کُلِّ خَیْر سَبیلاً، وَمِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،
خدایا از تو خواهم که برای من بسوی هر کار خیری راهی و از هر چه دوست نداری سر را هم مانعی قرار دهی ای مهربانترین مهربانان
یا مَنْ عَفا عَنّی وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ، یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنی بِارْتِکابِ الْمَعاصی، عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ،
ای که گذشتی از من و از آن کارهای زشتی که در پنهانی کردم ای که مرا به سبب دست زدن به گناهان نگیری گذشت، گذشت، گذشت تو را خواهانم ای بزرگوار
اِلهی وَعَظْتَنی فَلَمْ اَتَّعِظْ، وَزَجَرْتَنی عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ، فَما عُذْری فَاعْفُ عَنّی یا کَریمُ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ،
خدایا مرا پند دادی ولی من پند نگرفتم و از کارهای حرام خود بازم داشتی ولی من باز نایستادم پس چه عذری به درگاهت دارم ای کریم از من گذشت کن که عفوت و گذشتت را خواهانم
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ،
خدایا از تو درخواست دارم آسودگی هنگام مرگ و گذشت در وقت حساب را
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ، فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ، یااَهْلَ التَّقْوی، وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَکَ عَفْوَکَ،
بزرگ است گناه از بنده ات پس باید گذشت از جانب تو نیز نیکو باشد ای شایسته پرهیزگاری و ای شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم
اَللّهُمَّ اِنّی عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ، ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَ،
خدایا من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیز توأم ناتوان و نیازمند مهر تو هستم
وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنی و الْبَرَکَةِ عَلَی الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ،
و تویی که دارایی و برکت بر بندگانت فرو فرستی و تو چیره و توانایی
اَحْصَیْتَ اَعْمالَهُمْ، وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ، خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْق،
کارهای بندگانت را شماره داری و روزیشان را قسمت کرده و زبان ها و رنگهاشان را متفاوت کردی آفرینشی پس از آفرینش دیگر
وَلا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ، وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ، وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلی رَحْمَتِکَ،
و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند و همه ما نیازمند رحمتت هستیم
فَلا تَصْرِفْ عَنّی وَجْهَکَ، وَاجْعَلْنی مِنْ صالِحی خَلْقِکَ فِی الْعَمَلِ وَالاَْمَلِ، وَالْقَضآءِ وَالْقَدَرِ،
پس ای خدا رو از من مگردان و مرا در کردار و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر
اَللّهُمَّ اَبْقِنی خَیْرَ الْبَقآءِ، وَاَفْنِنی خَیْرَ الْفَنآءِ عَلی مُوالاةِ اَوْلِیآئِکَ، وَمُعاداةِ اَعْدآئِکَ،
از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زنده ام بدار به بهترین وضع زندگی و بمیرانم به بهترین مردن (یعنی) با دوستی دوستانت و دشمنی با دشمنانت
وَالرَّغْبَةِ اِلَیْکَ، وَالرَّهْبَةِ مِنْکَ، وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ، وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ،
و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفاداری و تسلیم بودن در برابرت و تصدیق کردن کتاب تو (قرآن) و پیروی از روش پیغمبرت
اَللّهُمَّ ما کانَ فی قَلْبی مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَة، اَوْ جُحُود اَوْ قُنُوط، اَوْ فَرَح اَوْ بَذَخ اَوْ بَطَر،
خدایا آنچه در دل دارم از شک و تردید یا انکار یا ناامیدی یا خوشی یا گردن فرازی یا اسراف در خوشگذرانی
اَوْ خُیَلاءَ اَوْ رِیآء اَوْ سُمْعَة، اَوْ شِقاق اَوْ نِفاق، اَوْ کُفْر اَوْ فُسُوق، اَوْ عِصْیان اَوْ عَظَمَة، اَوْ شَیْء لا تُحِبُّ،
یاخودبینی یا خودنمایی یا شهرت جویی یا ایجاد دو دستگی یا دورویی یا کفر یا فسق یا گناه یا بزرگ طلبی یا چیزهای دیگری که تو دوست نداری
فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنی مَکانَهُ اِیماناً بِوَعْدِکَ، وَوَفآءً بِعَهْدِکَ، وَرِضاً بِقَضآئِکَ،
پس ای پروردگارا از تو خواهم که آن را تبدیل کنی به ایمان به وعده ات و وفاداری به پیمانت و خشنودی به قضا و قَدرت
وَ زُهْداً فِی الدُّنْیا، وَرَغْبَةً فیما عِنْدَکَ، وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً، اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ،
و پارسایی در دنیا و اشتیاق بدانچه نزد توست و فضیلتی و آرامشی و توبه خالص، این را از تو خواهم ای پروردگار جهانیان
اِلهی اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصی، وَمِنْ کَرَمِکَ وَجُودِکَ تُطاعُ،
خدایا تو را بخاطر بردباریت نافرمانی کنند وبه طمع جود و کرمت اطاعت کنند
فَکَأنَّکَ لَمْ تُعْصَ، وَاَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکّانُ اَرْضِکَ،
پس گویا نافرمانیت نکرده اند و من با کسانی که نافرمانیت نکردند همه ساکنان زمین توییم
فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَیْرِ عَوّاداً، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،
تو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیکویی بازگردنده ای مهربانترین مهربانان
وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ صَلاةً دآئِمَةً لا تُحْصی وَلا تُعَدُّ، وَلا یَقْدِرُ قَدْرَها غَیْرُکَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و درود خدا بر محمّد و آل او درودی همیشگی که به شماره و عدد درنیاید و اندازه اش نتواند جز تو ای مهربانترین مهربانان.
اعمال مشترک این ماه
روزه
رسول الله می فرمود هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب می شود و خود حضرت این ماه را روزه می گرفت و آن را به ماه مبارک رمضان وصل می کرد.
استغفار
هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماه های دیگر استغفار کرده است پس هر روز 70 مرتبه بگوید:اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.
صدقه دادن
هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش می دهد همچنان که شما شتربچّه ای را پرورش می دهید، و در قیامت به صاحبش می رسد، در حالی که به اندازه کوه اُحُد بزرگ شده باشد!
صلوات بر پیامبر و آلش(علیهم السلام)
نماز
هر کس در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو رکعت نماز بگزارد، در هر رکعت بعد از سوره «حمد» صد مرتبه، سوره «توحید» را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد ، خداوند هر حاجتی از حاجت های دینی و دنیوی که داشته باشد، برآورده سازد و هر کس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام کند.

کلمات کلیدی:
نظرات کاربران
کد امنیتی