ماه مبارک رمضان، ضیافت الهی


نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست. رمضان، موسم عبادت و شستشوی جان در نهر پاك روزه داری است. بندگان خدا در اين ماه با اتصال به حلقه های دعا و عبادت، آسمانی می شوند و وجود خود را جانی تازه می بخشند. ويژه نامه تا آسمان به مناسبت ماه مبارک رمضان، ارائه شده است. انسان در ماه مبارک رمضان دعوت شد که فرشته بشود فرشته شدن ممکن است یعنی خوردن و خوابیدن، مزاحم نیست که انسان فرشته بشود.
ماه مبارک رمضان، بهار قرآن
خداوند همیشه سفره خود را پهن کرده است و ما مهمان او هستیم و در این دو زمان و زمین ما را هم به ضیافت دعوت کرده است، هم در ماه مبارک رمضان فرمود شما جزء ضیوف الرحمان هستید برای این زمان، هم در سرزمین وحی فرمود جزء ضیوف الرحمان هستید، حاجیان و معتمران جزء مهمانان خدا هستند اما هر مهمانی، هر دید یک بازدید هم دارد فرمود من شما را به عنوان مهمان دعوت کرده ام؛ ولی شما اگر مرا دعوت کنید من می آیم من منتظر میزبانی شما هستم. این چنین نیست که خدا فقط مهمانی بدهد و مهمان نشود، فرمود اگر میزبانی مرا قبول کردید من مهمان شما می شوم «أَنَا عِندَ المُنکسِرَة قُلُوبهم» کسانی که قلب شکسته دارند، من مهمان او هستم. ماه رمضان، ماه نزول قرآن می باشد و تنها ماهی است که نامش در قرآن آمده و شب قدر نیز در این ماه است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «تمام کتاب های آسمانی، در ماه رمضان نازل شده اند. ماه رمضان، بهترین ماه خدا است». آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان، خطبه مفصّلی در عظمت ماه رمضان ایراد کرده اند که در بعضی از تفاسیر و کتب روایی آمده است. همچنین در صحیفه ی سجادیه، امام سجاد علیه السلام با دعایی به استقبال ماه رمضان رفته و در وداع آن ماه، مناجات جان سوزی دارند.
ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت و میهمانی خدا
در رمضان، مؤمنان با «یا ایّها الّذین آمنوا کُتب علیکم الصّیام» به مهمانی خداوند دعوت شده اند، و این مهمانی ویژگی هایی دارد:
1.میزبان، خداوند و مهمانان را شخصاً دعوت کرده است.
2. وسیله ی پذیرایی، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دوری از دوزخ است.
3. زمان پذیرایی، ماه رمضان است که به گفته ی روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.
4. چگونگی پذیرایی، شب قدر به گونه ای است که در آن نیاز یک سال مهمانان تأمین می شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن می گردد.
5. غذای این ماه، غذای روح است که برای رشد معنوی لازم است، نه غذای جسم. لطف غذای این مهمانی، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه ی آن در ماه رمضان، همچون تلاوت تمام قرآن در ماه های دیگر است.این مهمانی، هیچ گونه همخوانی و شباهتی با مهمانی های دنیوی ندارد. خداوندِ عالِم و غنی و خالق و باقی و عزیز و جلیل، میزبان انسان های جاهل و فقیر و فانی و مخلوق و ذلیل می شود و می گوید: «من دعایتان را مستجاب می کنم و برای هر نفسی که در ماه رمضان می کشید، پاداش تسبیحی عطا می کنم».
ماه مبارک رمضان در سیره و سخن معصومان علیهم السلام
سید ابن طاووس «ره» نقل می فرماید که وقتی ماه مبارک رمضان فرا می رسید رنگ چهره پیامبر اکرم (ص) عوض می شد و زیاد به نماز و دعا می پرداخت ، تغییر حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبارک رمضان رنگ مضاعفی به خود می گرفت، بگونه ای که تمام شبها را به شب زنده داری و عبادت سپری می کرد. درباره حضرت امام زین العابدین (ع) نقل شده است که ایشان در این ماه کاملا غرق در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر تکبیر می گشت.
آداب ماه مبارک رمضان
در کتاب شریف وسائل الشیعه برای اخلاق روزه دار در ضمن روایت مفصّلی می خوانیم: «روزه دار باید از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت، مخالفت با حقّ، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزاری، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخن چینی و حرام خواری، دوری کند و نسبت به نماز، صبر و صداقت داشته و به یاد قیامت توجّه خاصّ داشته باشد». شرط حضور در این مهمانی، فقط تحمّل گرسنگی نیست. در حدیث می خوانیم: «کسی که از اطاعت رهبران آسمانی سرباز زند و یا در مسائل شخصی و خانوادگی با همسرش بدرفتار و نامهربان باشد ویا از تأمین خواسته های مشروع او خودداری کند و یا پدر و مادرش از او ناراضی باشند، روزه او قبول نیست وشرایط این ضیافت را به جای نیاورده است». روزه گرچه فوائد و منافع طبی از قبیل: دفع و برطرف شدن مواد زاید بدن در اثر گرسنگی را دارد؛ اما سحرخیزی ولطافت روح واستجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگری است ومحروم واقعی کسی است که از این همه خیر وبرکت محروم باشد.
فلسفه روزه
در حدیث معراج داریم که پیغمبر اکرم(ص) وقتی به معراج رفت، در آنجا خطاب شد «یَا أحْمَدُ هَلْ تَعْلَمُ مَا مِیرَاثُ الصَّومِ»؛ ای احمد، می دانی روزه چه اثری در پی دارد و چه چیزی به ارث می گذارد؟ «قَالَ: لَا. ثُمَّ قَالَ: مِیرَاثُ الصَّومِ قِلَّةُ الْأکْلِ وَ قِلَّةُ الْکَلَامِ وَ مِیرَاثُ الصَّمْتِ أنَّهَا تُورِثُ الْحِکْمَةَ وَ هِیَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةُ الیَقِینَ فَإذَا اسْتَیْقَنَ الْعَبْدُ لَا یُبَالِی کَیْفَ أصْبَحَ بِعُسْرٍ أمْ بِیُسْرٍ فَهَذَا مَقَامُ الرَّاضِینَ»؛ روزه دو اثر دارد؛ یکی اثر ظاهری است که همان کم خوردن است و دومی که بالاتر است، کم صحبت کردن و سکوت است که ما به آن «صومِ صمت» می گوییم. اگر جلوی زبانت را بگیری و مراعات زبانی داشته باشی، این موجب می شود که حکمت پیدا کنی. آن وقت میراث حکمت، معرفت است و معرفت هم یقین را از خود به ارث می گذارد و ثمره یقین هم «مقام رضا» است و این همان مقامی است که با آن می توانی حجاب ها را برطرف کنی.
احکام روزه
روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می کند و شرح آنها بعدا گفته می شود، خودداری نماید. لازم نیست انسان نیت روزه را از قلب خود بگذراند یا مثلا بگوید فردا را روزه می گیرم بلکه همین قدر که برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل می کند انجام ندهد، کافی است و برای آن که یقین کند تمام این مدت را روزه بوده، باید مقداری پیش از اذان صبح و مقداری هم بعد از مغرب از انجام کاری که روزه را باطل می کند خودداری نماید.
درخلوت دلبران
دعاها و مناجات فراوانی ازامامان معصوم(ع) در این ماه وارد شده است که به طور مشترک در تمامی این ماه می توان خواند. مانند دعای: اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام...، پس از هر نماز واجب؛ دعای: یا علی یا عظیم، یا غفور یا رحیم...؛ پس از هر نماز واجب؛ دعای: اللهم ادخل علی اهل القبور السّرور...، پس از هر نماز واجب و دعای: اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت فتقبل منی، به هنگام افطار.
تقویم ماه مبارک رمضان
از وقایع روز اول ماه رمضان «بنا به نقل شیخ مفید در مسار الشیعه » روز بیعت- به ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام است، و این عمل از طرف مامون عباسی فقط یک نقشه سیاسی برای فرو نشاندن انقلابات داخلی مخصوصا جلوگیری از خروج و قیام شیعیان ایران (که در اوائل خلافت مامون گرداننده خلافت او بودند) انجام گرفت. و دیگر ترس قیام اولاد علی(علیه السلام) از جمله عوامل ولایتعهدی حضرت رضا(علیه السلام) از طرف مامون به شمار می آید روز هفتم ماه رمضان بنا به نقل شیخ مفید قدس سره سال دهم بعثت حضرت ابو طالب عم و یار با وفای پیامبر (صلی الله علیه و آله) وفات یافت. در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت خدیجه بانوی فداکار و همسر بی نهایت مهربان حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج سالگی از دنیا رفت، و پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابو طالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بسیار محزون ساخت. پانزدهم ماه رمضان(بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهائی در توضیح المقاصد) روز ولادت موفور السعادت حضرت سبط اکبر، امام حسن مجتبی(علیه السلام) است، و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتی مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانی دل مبارک حضرت را فرا گرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبه اش سیده زنان عالم رفت، فرمود: «یا اسماء هاتینی ابنی » ، پسرم را به من بده.
شب های قدر
انسان برای رشد و تعالی، به اسباب و زمینه هایی نیاز دارد، تا برای رسیدن به هدف او را یاری کند. یکی از اسباب و زمینه های مهم، لطف و عنایت الهی است که در برخی زمان ها به صورت خاص شامل حال بندگان می شود. شب قدر، نقطه اوج این عنایت ویژه به شمار می رود. از طرفی بهره انسان ها از الطاف الهی، متناسب با ظرفیت، مرتبه ایمانی و تلاش آن ها متفاوت است. درک شب قدر و بهره وری بیشتر از این شب عزیز، مشروط به فراهم کردن زمینه ها و شرایط استفاده از آن است. شب قدر، شب سرنوشت است و مقدرات انسان در این شب معین می شود. لطف الهی، در آن، به مراتب بیشتر از زمان های دیگر است، تا اندازه ای که می تواند تمام عمر، بلکه تمام هویت آدمی را تحت تأثیر قرار دهد.
ماه مبارک رمضان در سیره بزرگان
آیت الله علامه طباطبایی(ره) مفسر بزرگ قرآن و فیلسوف شرق، ماه مبارک رمضان تا صبح بیدار بودند. مقید بودند دعای سحر را با افراد خانواده بخوانند و پیش از ماه رمضان از همسایه ها اجازه می گرفتند که اگر برای سحر خواب ماندند آنها را بیدار کنند. ایشان در درس تفسیرشان فرموده بودند که من در طول عمرم تا به حال به یاد ندارم که شب های ماه رمضان را خوابیده باشم. علامه حسن زاده آملی می نویسد: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی(ره) تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: آقا دعای سحر حضرت امام باقر(ع) را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست. اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است. روزه اش را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه(س) افطار می کردند. پیاده به حرم مشرف می شد و ضریح مقدس را می بوسید سپس به خانه برمی گشت و غذا می خورد. شب های ماه مبارک در جاهایی که مجالس روضه بود شرکت می کرد و گاهی با تمام وجود گریه می کرد به طوری که بدنش می لرزید.
ماه مبارک رمضان در سیره امام خمینی(ره)
امام رضوان اللَّه علیه، از جهت معنوی هم همین طور بودند. بنده این را مکّرر گفته ام. معمولاً امام در ماه رمضان، دیدار نداشتند. البته ما گاهی بین ماه رمضان می رفتیم و با ایشان ملاقات می کردیم- افطاری، یا به دلیل دیگری پهلوی ایشان بودیم؛ یک بار یا دو بار- اما غالباً مردم ایشان را نمی دیدند؛ ما هم کمتر از معمول می دیدم. بعد از ماه رمضان که انسان ایشان را می دید، در یک دیدار و ملاقاتی که با مردم حرف می زدند، آدم به طور محسوس می فهمید که ایشان در این یک ماه، نورانیتر شده اند آدم، این را حس می کرد. پیرمرد هشتاد و چند ساله - نزدیک نود ساله - این یک ماهه حرکت می کرد و پیش می رفت! همیشه در حال حرکت بودند؛ امّا ماه رمضان، بیشتر و جدّی تر! چون میدان، میدان مناسب تری است. (بيانات مقام معظم رهبري، در مراسم افطاری شب بیست و سوم ماه رمضان 1 / 11 / 1376)
ماه مبارک رمضان در فرهنگ ها
ماه مبارک رمضان در ایران همواره با استقبال مردمی روبه رو شده و مؤمنین آداب این ماه که اعم از روزه داری و رعایت شئونات آن است را به جا آورده اند. اما فراتر از آداب مذهبی این ماه، حجم عظیمی از فعالیت های فرهنگی به تدریج به وجود آمده و به حیات خود ادامه داده است. این فرآورده های فرهنگی، ابعاد مختلفی را شامل می شده و در قالب آیین ها و مناسک، آواها و اشعار و نیز مهارت ها و تکنیک هایی باقی مانده است. فرهنگ رمضان از آنجا که اغلب تعارضی با باورهای اعتقادی نـداشته، بلکه درصدد تشدید و تحکیم آنها بوده، با واکنش مثبتی از سوی عالمان دینی مواجه شده است. از این رو، نوعی وفاق نخبگانی و عامه درباره» اجرای آنها وجود داشته؛ امری که به ضمیمه» باورهای محلی و رفتارهای کهن زمینه ساز فرهنگ رمضان در ایران شده است.

مراقبات ماه مبارك رمضان در کتاب المراقبات 


از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده است:
نگوييد رمضان، زيرا نمى‌دانيد رمضان چيست، و اگر كسى گفت، بايد صدقه داده و روزه بگيرد. بلكه همانطور كه خداوند فرموده است بگوييد ماه رمضان.
از اعمال مهم سالك در اين ماه بزرگ شناخت حقيقت اين ماه - در اين ماه خداوند رهروان اين ماه را با دعوت به ميهمانى اين ماه گرامى داشته و اين ماه ماه ميهمانى خداست - و سپس فهميدن معنى روزه و مناسبت آن با ميهمانى خداست. آنگاه تلاش و كوشش براى بدست آوردن اخلاص در كردار و رفتارهايى است كه مطابق با رضايت صاحبخانه است.
توبه
1- ابتدا پاك كردن دل با توبه صادقانه.
پاكيزه نمودن مال با دادن خمس
2- پاكيزه نمودن مال با دادن خمس تا غذا، لباس، مكان و هر چيزى كه روزه‌دار در آن دخل و تصرف مى‌كند پاك شود. همانگونه كه در روايات آمده خداوند براى تطهير مال دادن خمس را كافى دانسته است. بنابراين بهتر است خمس خود را در اول ماه حساب كرده و آن را بپردازد تا غذا و همه دخل و تصرفات او از حلال باشد.
شروع خوب سال
3- تلاش براى شروع خوب سال روايات زيادى داريم كه:
ماه رمضان اول سال است و اين كه اگر اين ماه سالم شد تمام سال بسلامت خواهد ماند.
انسان بيدار تأثير كارهاى خود را در حالات و خواسته‌هايش ديده و بجهت اين كه ماه رمضان اول سال بوده و خير و شرّ در آن مقدّر مى‌شود، مى‌داند كه عمل او در اين ماه تأثير بزرگى در تمام جوانب زندگيش دارد، بخصوص در رزق و اجل او، و توفيق انجام خيرات و عبادات. و همينطور تأثير اول اين ماه را نسبت به بقيه اين ماه مى‌داند. بهمين جهت مراقبين اهميت زيادى به اعمالى كه در اين روز وارد شده، مى‌دادند. بخصوص دعايى طولانى كه مختص به اين روز است. اين دعا در «اقبال» از «تلّعكبرىّ» با مستند كردن آن به امام صادق عليه السّلام نقل شده است. دعايى است بزرگ، شامل تمام مطالب دين، دنيا و آخرت. ولى آنچه مهم است كوشش در بدست آوردن شرايط دعا و اداى حق اين دعاست. و به جان خود قسم كسى حق اين دعا را نمى‌فهمد، مگر اين كه تلاش و اهميت او براى تكميل شرايط و اخلاص در آن، بيشتر شده، و مقدار محبت كسى كه اين دعا و امثال آن را به ما ياد داده، مى‌فهمد، و قدر نعمت الهى معصومين عليهم السّلام را خواهد دانست. زيرا اگر آموزش آنان نبود، از كجا ادب سخن گفتن با خداى متعال را، آنگونه كه شايسته است ياد مى‌گرفتيم. و چطور مى‌فهميديم كه چگونه با خدا سخن گفته و با او مناجات نماييم، از او خواسته و شكر او را بجا آوريم، كه او راضى باشد. و از كجا مقدار ناتوانى و تقصير خود را در رعايت مراسم بندگى او مى‌فهميديم. در عوالم نادانى و گمراهى باقى مانده و با چارپايانى كه هلاك شدند هلاك مى‌شديم.
توسل در شب اول‌
4- مهمترين كارى كه سالك بايد انجام دهد، اين است كه در شب اول ماه به يكى از معصومين كه حامى و نگهبان آن شب است مراجعه، و با چهره آبرومند و نورانى او نزد پروردگارش، به درگاه خدا روى آورد - زيرا چهره تاريك و بى‌آبروى او شايستگى رو نمودن به درگاه مقدس پروردگار بزرگ و زيبا را ندارد - و بايد براى شفاعت نمودن و پناه دادن، خيلى از او خواهش نموده و توسل كاملى به او پيدا نمايد، و آنقدر به درگاه او تضرع و گريه و زارى كند، تا او را پذيرفته و براى او وساطت نمايد، و براى اينكه خداوند او را پذيرفته و او را موفق به انجام اعمالى كه دوست دارد و خوشنودى او در آن است، بگرداند، به درگاه خداوند تضرع نمايد. زيرا او كريم است و كريمها را رد نمى‌كند، بخصوص اوليايى كه آنها را درهاى رحمت خود و علامت راهنمايى خلقش قرار داده، و با كرامت خود تربيت و آنان را به پناه دادن پناه جويان امر نموده است.
سالك مى‌تواند با يك ساعت توسل بهمراه خوش زبانى به سعادتى برسد كه با عبادت يك سال نتوان به آن رسيد. بنابراين فرصت را غنيمت شمار و بعد از عرض سلام و درود و ثنا و بزرگداشت آنان به درگاه آنان عرض كن: «مولايم در اين شب تو حامى امت و نگهبان آنانى. تويى برترين مخلوقات. پذيرايى از ميهمان را دوست داشته و از جانب خداى بزرگ مأمور به پناه دادن مى‌باشى. بنده تو، ميهمان خدا و ميهمان تو و پناه‌جوى از خدا و تو است. بنده‌ات را پناه ده و حمايتش نما. و پذيرائى خود را در اين شب، وارد نمودن من در قصد و اراده و حزب خود، و در دعا و حمايت و شفاعت و ولايت و شيعيانت قرارده. و به درگاه خدا تضرع نموده تا با عفو عالى و پذيرش و خوشنوديش با من رفتار نمايد، و نگاه رحمتى به من نمايد كه بعد از آن خشمى نبوده و مرا به شيعيان مقرّب و دوستان سابق شما ملحق نمايد. زيرا شفاعت تو را بخاطر مقام ارجمندى كه نزد او دارى رد نمى‌كند. پس بحق اين مقامى كه خداوند به تو عنايت فرموده است از تو مى‌خواهم، مولايم كه آنچه از تو خواستم به من ارزانى داشته و بمقدار كرامتت بيش از آن عنايت كنى. آقايم به حقارت، خوارى و بد حاليم نگاه نكن، چون كريمان در پذيرايى از ميهمان هيچكدام از عطاياى خود را بزرگ نديده، و كرامت و عطاياى خود را با ميهمان و درخواست كننده، اندازه‌گيرى نمى‌كنند. زيرا عطا باندازه عطا كننده و پذيرايى باندازه ميهماندار است.
سرورانم شماييد كه به كريمان، آداب كرامت، و به بخشندگان خوى سخاوت و بلند نظرى آموختيد. اگر بخشش ذكر شود، شما اول و آخر آن و اصل و فرع و پايان آن و اگر كرم گفته شود، شما معدن و جايگاه آن مى‌باشيد، خواهنده از شما، رد نمى‌شود و آرزومند از شما نا اميد نمى‌گردد.
سرورانم شما فرموديد: نيكى مانند باران به نيكوكار و بدكار مى‌رسد. پس مرا از ابرهاى رأفت خود محروم نفرماييد، باران رحمت شما بر من نيز ببارد كه من گرسنه جود و تشنه كرم شما هستم. راضى نشويد كه ميهمان شما شب را در خانه شما گرسنه و تشنه بخوابد.
شما، آقايم اگر مرا از پذيرايى خود محروم نمايى شب را در حمايت شما، گرسنه خوابيده و به هلاكت مى‌رسم. تو هرگز با ميهمان خود چنين رفتار نمى‌نمايى، هرگز.» خلاصه اين كه بايد كاملا حواسش را جمع كند تا در خواستن ترحم و شفاعت و بريدن از غير آنان بخوبى خوش زبانى نموده و با كمال جديت در بدست آوردن عطوفت و خوشنودى آنان تلاش كند تا با عمل يك ساعت به سعادت يك سال و با تلاشى كم به فضل زيادى برسد. و آنگاه در هر روز و شب و در صبح و مغرب، بوسيله سلام دادن و درخواست رحمت آنان با گوشه‌اى از آنچه در اينجا ذكر كرديم اين توسل را با نگهبانش محكم نمايد.
انجام متناسب نوافل و مستحبات
5- سزاوار است سالك حال خود را بررسى و نشاط و كسالت، كار و فراغت و نيرو و ضعف خود را نسبت به نوافل و مستحبات سنجيده، و بعد از مراعات حال خود، بترتيب بهترين‌ها را انتخاب نمايد.
در روايات زيادى آمده است كه نوافل در اين ماه بيش از هزار ركعت است. اگر ببيند انجام اين عمل براى او بهتر است، بايد آنها را انجام دهد و نبايد دعاهايى را كه در آن وارد شده است ترك كند، زيرا مضامين عاليى در آن وجود دارد كه بعضى از آنها در ساير ادعيه نيست.
و بايد در آن دعاها صادق و با حضور قلب باشد، تا خواندنش، مناجات با برآورنده حاجات باشد نه صرف تلفظ الفاظ. در اين حال اگر به
حقيقت آنچه مى‌گويد، رسيده و حال و مقام او متصف به مضامين آن شود، كه خوشا بحال او، زيرا پايانى سعادتمندانه در انتظار اوست. مثلا حالى پيدا كند كه با خود بگويد: واى بر من و در اين هنگام به ياد آورد كه: آنقدر گناه كرده است كه اگر زمين بفهمد، او را بلعيده و اگر كوهها بفهمند، بر او فرو مى‌ريزند. و اگر درياها بفهمند او را غرق مى‌كنند - چنانچه همين مطالب در بعضى از دعاها آمده است. و گمان مى‌كنم اگر چنين حالى به ابليس هم دست بدهد، او را نجات خواهد داد، چه رسد به مسلمان يا مؤمنى، بخصوص اگر ترس و اضطراب او از خشم مولايش، بيش از اضطراب او از آتش جهنم باشد. چنانچه همين مطلب در اين دعا آمده است. و اين حال بالايى است كه در هيچ قلبى يافت نمى‌گردد، مگر اينكه پروردگارش از او راضى خواهد بود.
مضامين اين دعا، حالات و صفاتى را به وجود مى‌آورند كه نفس و قلب را زنده و از مهلكه‌ها نجات مى‌دهند و آنها را به حالات عالى و درجات بلندى مى‌رسانند.
ملاكى براى انجام عمل بهنگام كسالت

مطلبى كه لازم به توضيح است اينكه: كسى كه مى‌خواهد عمل كند اگر گاهى ببيند كسل است و نشاطى براى عمل ندارد، بايد مواظب حالش باشد و ببيند اگر در اين حال مشغول عمل شود - گرچه عمل صورى - نشاط مى‌يابد، بايد مشغول عمل شده و آن را ترك نكند تا
شيطان بر او مسلّط نشود. زيرا انسان اگر بصرف كسالت عمل را ترك كند اعمال را بطور كلى ترك خواهد نمود. بايد حال خود را بررسى كند و ببيند كه اگر عملى را ترك كند، اشتياق او به آن در آينده بيشتر خواهد شد، در اينجا بايد عمل را ترك نموده، و خود را به عملى كه همراه با كسالت است عادت ندهد. ولى اگر ببيند كه ترك اين عمل باعث انجام ندادن عمل ديگرى نيز خواهد شد، بايد آن عمل را انجام دهد. و خيلى اوقات اتفاق مى‌افتد كه سالك در عملى دلتنگ و كسل مى‌گردد، ولى در اثناى عمل بيش از حد تصور نشاط مى‌يابد. اين نكته را نيز بايد در نظر داشت كه كسالت براى انسان از عسل شيرينتر است و بهمين جهت گاهى واقعيت را آنگونه كه هست، نمى‌بيند. بنابراين بايد مواظب باشد كه در بررسى خود براى يافتن ترجيح ترك عملى اشتباه نكند.
قرائت قرآن، دعا و ذكر
6- از كارهاى مهم در اين ماه قرائت قرآن، دعا و ذكر است كه بايد از هر كدام مقدار معيّنى انتخاب و در هر روز انجام شود. در اين انتخاب اولويت با مواردى است كه باعث افزايش نشاط انسان براى عبادت گرديده و در قلب او فكر و نورى به وجود مى‌آورد. البته منظور اين نيست كه نبايد غير اين موارد را اصلا انجام دهد، بلكه بايد اين اعمال را بيشتر انجام دهد.
دعاهايى را كه براى شب اول انتخاب مى‌كند، بايد مشتمل بر دعايى كه بعد از نمازها وارد شده و با«يا على يا عظيم[1]»شروع مى‌شود و «دعاى افتتاح» باشد.
دعايى كه با عبارت«اللهم انى اسئلك من بهائك‌هاه»شروع مى‌شود نيز بايد يكى از دعاهايى باشد كه در سحر مى‌خواند. دعاى ابى حمزه را هم بايد باندازه‌اى كه حال دارد، در تمام شبها يا يك شب در ميان بخواند. بايد هر روز يكى از دعاهاى روزها را خوانده و براى توفيق در شب قدر و شب عيد فطر زياد دعا نمايد. و نبايد در روزهاى جمعه نمازى را كه روايت شده است ترك كند.
و از مهمترين دعاها در شب و روز، دعا براى ولىّ امر، خليفه خداوند، باقيمانده از جانب خداوند بر روى زمين و حجت او بر مردمان و امام زمان - روح ما و تمامى جهانيان فدايش باد - مى‌باشد. و بايد در دعاى خود بگويد:
«اللّهم أرنا فيه و في أهل بيته، و شيعته و رعيّته، و عامّته و خاصته ما يأمل، و في أعدائه ما يحذرون، و منّ علينا بطاعته و رضاه، و ألحقنا بشيعته المقرّبين، و أوليائه السابقين، و صلّ عليه و على آبائه الطاهرين، بجميع صلواتك يا أرحم الرّاحمين.
خدايا به ما بنمايان، در او و اهل بيتش، و پيروان، و عامه و خاصه‌اش، آنچه را كه آرزو دارد، و در دشمنانش آنچه را كه از آن پرهيز مى‌كنند. و بر ما با بدست آوردن فرمانبردارى و خوشنوديش منت گذار، ما را به شيعيان مقرب و دوستان قديميش ملحق ساز و بر او و پدران پاكش درودى كامل فرست. اى مهربانترين مهربانان» و بايد براى پدر و مادر و معلمين و برادران دينى و نزديكان و همسايگان و هر كسى كه به گردن او حقى دارد و تمام مؤمنين دعا و استغفار نموده و آنان را در دعاهايى كه براى خود مى‌نمايد، شريك كند.
غسل
7-از اعمال مهم ماه غسل در شب اول و شبهاى فرد و روز اول آن است. و در روايت است:
«كسى كه شب اول ماه رمضان در رودى جارى غسل كرده و سى مشت آب بر سرش بريزد تا ماه رمضان آينده پاك مى‌شود.» و «كسى كه در اولين روز سال در آب جارى غسل كرده و سى مشت آب بر سرش بريزد، همين عمل داروى يك سال خواهد بود.» و «كسى كه يك مشت گلاب به صورت خود بزند، در آن روز از خوارى و فقر ايمن مى‌گردد. و كسى كه مقدارى گلاب بر سر خود بگذارد، در آن سال از برسام ايمن مى‌شود. بنابراين چيزهايى را كه به شما سفارش نموديم، ترك نكنيد».
خاصيت اشيا و افعال‌
شايد بعضى از مردم مشكل بتوانند اين گونه احاديث را كه عقل نمى‌تواند حكمتهاى آن را درك كند، باور نمايند. و علتش هم اين است كه خاصيت كارها و حركات براى آنها مجهول است، بخصوص كارها و حركاتى كه مردم زياد با آن سروكار ندارند. و الا چه فرقى بين تأثير آتش و تأثير كارهاى مردم وجود دارد كه مردم آن را ديده و مى‌پذيرند و در آن تعجب نمى‌كنند. و همينطور چه فرقى بين اثر حركتهاى افلاك و حركتهاى كارهاى بندگان است. مگر اين كه اولى بخاطر زياد شنيدن مردم از آن تعجب نمى‌كنند ولى دومى بخاطر آگاهى كمتر و كم شنيدن آن، مأنوس نبوده و از آن تعجب مى‌كنند. و عجيبترين اين موارد اثر حركات الفاظ است. مردم درباره اثر حركات لب سلطان و گفتن يك حكم كه باعث قتل، خونريزى، ويرانى شهرها و از بين رفتن اموال شده و تا ابد اثر آن باقى مى‌ماند، چه مى‌گويند و تو اى فقير همانگونه كه علت آن را با نورى كه خداوند در تو قرار داده است درك مى‌كنى و از آن تعجب نمى‌نمايى، پيامبران نيز علت آن را با نورى كه خداوند در آنان قرار داده مى‌فهمند، همان نورى كه با آن اثر كارها و حركات را در عالم انسان درك مى‌كنند.
بنابراين كسانى كه اديان و پيامبران را قبول دارند، نبايد در چيزهايى كه پيامبر راستگو درباره اثر كارها به آنان مى‌گويد، شك كنند. زيرا شك از شاخه‌هاى كفر بوده و با ايمان سازگار نمى‌باشد. و كسى كه به اين گونه احكام كه علت آن بر عقل پوشيده است، از روى تعبد عمل كند، برتر از كسى است كه به احكامى عمل مى‌كند كه عقل علت و جهت آن را درك مى‌كند. و اين اعمال به اخلاص نزديكتر است تا غير آن. مبادا خود را به سهل انگارى در اين گونه اعمال عادت دهى. بلكه بايد با تلاش و كوشش بيشترى به انجام اين اعمال بپردازى.
قرآن و روايات رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شاهد بر تأثير طهارتهاى گوناگون در عوالم مكلف است، تأثيرى كه باعث شده است خداوند بعضى را واجب و بعضى را مستحب بگرداند. در بعضى از روايات وارد شده است كه طهارتها در عوالم غيب نورى دارند كه به نفع صاحب آن است، بخصوص در روز قيامت. و از بعضى روايات بر مى‌آيد كه آنها شكلهاى خاصى مانند شكل ساير اشياء و حتى اشخاص دارند كه در روز قيامت با اين شكل آمده و دست صاحب خود را گرفته و او را از آتش و از مهلكه‌ها نجات مى‌دهد. و از يكى از كاملين نقل شده كه نور وضوى خود را بصورت نور بسيار بزرگى ديده است.
خلاصه همانگونه كه خدا و پيامبران و كتابهاى او و روز قيامت را قبول دارى، و به احاديث آنان در مورد حالات عالم برزخ معتقد هستى آثار اين اعمال را هم بايد بپذيرى. زيرا اين آثار نيز از روايات ثابت شده است. روايات متواترى در اين مورد رسيده است كه اعمال و حركات در عالمهاى غيب داراى شكل و زندگى و درك بوده كه مى‌آيد و مى‌رود، سخن مى‌گويد، صاحب خود را شفاعت كرده و او را از ترسها ايمن مى‌كند، با او همراه بوده و با او انس مى‌گيرد.
درباره وقت غسل شبها در بعضى روايات آمده است كه اول شب است، و در بعضى ديگر، وقت آن را كمى قبل از غروب آفتاب ذكر نموده‌اند و در بعضى ديگر بين نماز مغرب و عشا آمده است. شب بيست و سوم چنانچه خواهد آمد دو غسل دارد يكى در اول شب و ديگرى در آخر آن.
پيش از اين درباره قصد و نيت روزه و بهترين نيتهاى روزه توضيح داديم كه براى يادآورى مى‌توانيد به آنجا مراجعه نماييد.
دعا براى درك شب قدر و فطر
ترجمه‌ المراقبات صفحه 277
از مهمترين دعاها در ماه رمضان، دعاى زياد براى توفيق عبادت شب قدر و شب فطر، از اول ماه تا رسيدن اين دو شب است. اگر در دعاى خود راست بگويد، كريم متعال دعاى او را رد ننموده و به اين خير بزرگ مى‌رسد. خيرى كه در قرآن كريم آمده و سزاوار است مؤمن جهت اطمينان از رسيدن به آن، يك سال شب زنده‌دارى نموده و به عبادت مشغول باشد، و چرا چنين نكند در حالى كه در قرآن تصريح شده است كه آن بهتر از هزار ماه است و هزار ماه بيش از هشتاد سال مى‌باشد. پس كسى كه عمل يك سال را بجا آورد و به پاداش هشتاد سال برسد از برندگان خوشبخت مى‌باشد، چه رسد به اين كه با دعاى توفيق عبادت شب قدر در كمتر از يك ماه به اين پاداش دست يابد.
كسى كه همتى باين مقدار كم نيز براى درك شب قدر در خود نبيند، ايمان او مريض است، كه بايد آن را معالجه نمايد. شب عيد فطر و روز آن نيز همين قدر اهميت دارد. از امام سجاد عليه السّلام روايت شده است كه مى‌فرمودند: «اين شب كمتر از آن شب - يعنى شب قدر - نيست.» و افراد بلند نظر همتشان اين بود كه در اين شب فرشتگان و مقدراتى را كه از آسمان به زمين فرود مى‌آيد ببينند. بنابراين چرا ما براى توفيق عبادت اين شب همت ننماييم، گرچه بخوبى نمى‌دانيم كدام شب است.
افطارى دادن
ترجمه المراقبات صفحه 280 و 281
از كارهاى مهم در اين ماه افطارى دادن به روزه‌داران است كه پاداش آن را در سخنان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدى. و مهمترين مطلب در آن اخلاص نيت و بجا آوردن آداب الهى است و اين كه انگيزه او فقط بدست آوردن رضايت او باشد، نه اظهار شرف دنيايى يا آخرتى يا تقليد يا پيروى از عادات مرسوم. و بايد در خالص كردن عمل خود از اين قصدها همت نموده و نيت خود را امتحان كند و از پوششهاى هواى نفس و شيطان مطمئن نشده و در اين مورد و در مورد اصل افطار و تعيين مؤمنينى كه مى‌خواهد دعوت كند، و تعيين غذايى كه براى افطار مصرف مى‌كند، و روش برخورد با ميهمانها از خداوند كمك بخواهد. زيرا كيفيت هر كدام از موارد مذكور به نيت و قصد وابسته است، و اهل بيدارى راههاى ورود شيطان را در آن دانسته و از انجام اوامر او اجتناب و بدنبال دستور مولاى خود و خوشنودى مالك دين و دنياى خود حركت نموده و با رسيدن به قبول و پاداشهاى او رستگار شده و به بالاتر از آرزو و خواسته‌هاى خود مى‌رسند.
و همينطور بايد در خالص كردن نيت براى قبول دعوت افطارى ديگران همت و تلاش كند. زيرا گاهى انسان مخلص از قبول كردن دعوت مؤمنين و حضور در مجلس او و افطار با او باندازه‌اى منتفع مى‌شود كه ديگران با عبادتى بسيار طولانى به اين مقدار سود نمى‌برند.
بهمين جهت اولياء با پند گرفتن از عمل آدم و ابليس، در پى خالص كردن عمل بودند نه زياد كردن آن. عبادت چند هزار ساله آن ناپاك رد شد ولى يك توبه خالصانه آدم قبول شده و باعث انتخاب و برگزيدن او شد.
امامت جماعت و وعظ
از كارهاى مهم در اين ماه براى اهل علم، امامت جماعت و وعظ مى‌باشد. آنچه بطور اختصار درباره اين دو مى‌توان گفت اين است كه اگر عالم، قوى و مجاهد بوده و از كسانى باشد كه مدتى با نفس خود جهاد كرده، و در طول جهاد راههاى پنهان نفوذ شيطان و پوششهاى هواى نفس را پيدا كرده نبايد امامت جماعت و وعظ را بكلى رها كند.
زيرا اين دو، مورد اهتمام شرع است، بخصوص وعظ. زيرا هيچكدام از كارهاى خوب فايده وعظ را نداشته و تمامى اعمال خير نتيجه وعظ است.

کلمات کلیدی:
نظرات کاربران
کد امنیتی